شهيد مطهري شهادت و حکومت را ابزاري براي احيا امر به معروف و نهي از منکر يعني همان اصلاح طلبی در جامعه ي دينی قلمداد مي کند.

به گزارش دلفین، در اربعين سيدالشهدا هستيم، رواست تا لحظهاي به حضور عقل سرخ در نهضت حسيني پرداخته و تاريخ معاصرمان را ورق بزنيم و در لابلاي اوراق، انگارها و باورهاي عصر حاضر را مرور کنيم.
در ايران اسلامي در نيم قرن اخير سه تن از انديشمندان شيعه از سوز دل و درد دين به بازخواني نهضت عاشورا و اهداف بلند امام حسين (ع) دست به قلم برده يا زبان به سخن گشوده اند و متفاوت از ديگران و تاريخ نگاران و مرثيه سرايان به واکاوي قيام اباعبدالله (ع) پرداخته اند.
اولين اين افراد خارج از غوغاسالاري و فرياد و فغان ها، سر در گريبان خويش، به تاريخ صدر اسلام و مورخان متقدم نظر انداخته و با الهام گيري از کتاب «الارشاد» شيخ مفيد، آستانه ي قيام امام حسين (ع) را تشکيل حکومت اسلامي در پرتو سرنگوني رژيم غاصب يزيدي جست وجو ميکرد. مرحوم شيخ نعمت الله صالحي نجف آبادي که عمري را در تحقيق و پژوهش در منابع اسلامي با نگاه تيزبينانه و نقادانه گذرانده بود و آثار بسياري را از سر درد دين و پالايش آموزه هاي ديني از خود به يادگار گذاشت، در کتاب مشهور خود «شهيد جاويد» با تقسيم بندي دوران مبارزه و قيام امام حسين(ع) به چهار دوره و بررسي اسناد و مدارک تاريخي و بيانات امام در طول شش ماه مبارزه خستگي ناپذيرش هدف امام از قيام را در دستيابي به قدرت و تشکيل حکومت اسلامي مي داند البته اين تحليل از نهضت امام حسين(ع) که به نوعي مساله علم امام در پيشبيني ها و پيشگويي ها را خدشه دار مي سازد، نه تنها مورد قبول هم عصران ايشان قرار نگرفت بلکه عده اي به شدت به مقابله با اين نگاه پرداخته و کتب و مقالات بسياري در نقد آن به نگارش درآوردند. هر چند برخي از اين نقدها با تکفير و تفسيق و تهديد همراه بود ولي ديدگاه هاي جديدي را به وجود آورد.
دکتر علي شريعتي با توجه به نگاهي که به تاريخ صدر اسلام داشت و چهره هاي درخشان اين دوره را در قالب سيماي محمد (ص) و علي (ع) لحظه اي بر اساطير و فاطمه فاطمه است و حسين وارث آدم، بازآفريني مي کرد. هدف قيام امام حسين (ع) را در شهادت جستجو مي کرد و معتقد بود که شهادت بزرگترين هدف امام بود چرا که اگر مي تواني بميران و اگر نمي تواني بمير.
شريعتي در دو سخنراني مشهور خود به نام شهادت و پس از شهادت چنان درباره ي شهادت سخن گفت که شهيد شدن را منتهاي آرزوي مبارزان اسلامي در طول تاريخ جلوه گر ساخت به طوري که مي گويند بسياري از کساني که در صف مقدم مبارزه با رژيم پهلوي بودند، ديگر از مرگ هراسي به دل راه نمي دادند و شهادت را به عنوان يک هدف بزرگ تعقيب مي کردند و مرگ سرخ را مرگ انتخابي مجاهد م يدانستند.
سومين شخصي که پا به عرصه گذاشت و ضمن نقد انديشه هاي سنتي در بيان حوادث و وقايع عاشورا تحريفات آن را برشمرد، شهيد مطهري بود. وي فريادهاي خود را به رغم مخالفت ها، به صورت روشن و آشکار خصوصاً درباره ي برداشت هاي سطحي و ظاهري از قيام اباعبدالله که به شکل روضه خواني از دوره ي صفويه تا دورهي قاجاريه بيان مي شد، به شدت مورد حمله قرار داد و به بازبيني نهضت امام حسين (ع) پرداخت. وي هدف امام حسين(ع) از قيام عاشورا را احيا عنصر امر به معروف و نهي از منکر دانست. مجموعه ي سخنراني هاي ايشان در کتاب سه جلدي «حماسه حسيني» گردآوري شده است. ايشان ضمن نقد ايده هاي رايج مکتوب و شفاهي قيام امام حسين (ع) حتي به نقد آرا مرحوم صالحي نجف آبادي و دکتر شريعتي پرداخت به اين معنا که هدف امام احياي امر به معروف و نهي از منکر در جهت اصلاح ساختار جامعه ي ديني بود. چه به شهادتش منجر شود و چه به حکومت اسلامي دست يابد.
به نظر مي رسد که از مجموع سه نظريه ي معاصر، نگاه شهيد مطهري به واقعيت نزديک تر باشد و دو نظر ديگر را هم در بردارد. چرا که ايشان شهادت و حکومت را ابزاري براي احيا امر به معروف و نهي از منکر يعني همان اصلاح طلبي در جامعه ي ديني قلمداد مي کند. وي معتقد بود که مکتب اسلام همواره آموزه هاي بسياري را به خود گرفته است و داشتن روحيه ي اصلاح طلبي در جهت زدودن و پالايش اين پيرايه ها امري ضروري است.

یاداداشت اختصاصی: حجت الاسلام عباس فضلي
این مطلب در نشریه دلفین به چاپ رسیده است.

  • نویسنده : 1001