شرایط سخت و هزارتوی استخدامی ازیک‌طرف و حجم فزاینده‌ی متقاضیان استخدام در سیستم بهداشت و درمان از طرف دیگر، بر قصه‌ی پرغصه‌ی بیماری لاعلاج کمبود پرستار در بیمارستان‌های کشور، مهرتأییدی زد که نشان از نبود عزمِ جدی از سوی مسئولان برای رفع این کمبود چندین ساله در پیکر نحیف و ترکیده‌ی بهداشت و درمان کشور است.

به گزارش دلفین، بعد از تبلیغات وسیع و همه‌جانبه‌ی مدیران رده‌ بالا و میانی و پایین و چپ و راست وزارت بهداشت در خصوص استخدام حدود ۴۰ هزار نفری پرستاران و پس از انتشار دفترچه‌ی اول و دوم و سوم و سهمیه‌های ناچیزی که در این دفترچه‌ها برای رده‌های مختلف پرستاری در نظر گرفته شده بود، پرستاران شرکتی، قراردادی، ۸۹ روزه، حجم خدمات، ۱۰۰ ساعته و بیمه روستایی را که امید زیادی به استخدام و جذب در این آزمون را داشتند، بسیار متأثر و ناامید و سرخورده از ادامه‌ی خدمت در سیستم بهداشت و درمان کشور کرد.
شرایط سخت و هزارتوی استخدامی ازیک‌طرف و حجم فزاینده‌ی متقاضیان استخدام در سیستم بهداشت و درمان از طرف دیگر، بر قصه‌ی پرغصه‌ی بیماری لاعلاج کمبود پرستار در بیمارستان‌های کشور، مهرتأییدی زد که نشان از نبود عزمِ جدی از سوی مسئولان برای رفع این کمبود چندین ساله در پیکر نحیف و ترکیده‌ی بهداشت و درمان کشور است.
تبلیغات ۴۰ هزارنفری استخدام پرستاران و ظرفیت‌های ذره‌بینی در شهرهای مختلف کشور در طی این چند روز؛ خستگی شیفت‌های فشرده در بخش‌های کووید و جنگ با ویروس منحوسِ کرونا را بر جسم و روح همکارانِ پرستار، صدچندان کرد.
اما امروز از دردِ کهنه‌ای می‌گویم که در کنارِ تمام این ناملایمات، چون تازیانه‌ای بر جسم و روحِ پرستاری زخم‌ها ایجاد کرده است؛ زخمی که برخی از مدیران پرستاری و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی آگاهانه نمک بر آن می‌پاشند. امروز از درد مهاجرت نیروهای پرستارِ بومی از شهر و دیارِ خود سخن می‌گویم. با نگاهی کوتاه به دفترچه‌ی استخدامی اخیر متوجه می‌شویم که برای داوطلبان بومی سهمیه جداگانه در نظر گرفته شده است تا این داوطلبان پس از استخدام به‌عنوان نیروهای بومی ماندگار در شهر خود به خدمت‌رسانی به همشهریان خود مشغول شوند. نیروهایی که با استفاده از سهمیه‌های اختصاص داده شده راه قبولی و گزینش آنان هموار شد تا بدون مانعی سخت و دغدغه‌ی سایر متقاضیان به استخدام دولت درآیند.
اما …اما امروز روی سخنم با مسئولان سیاسی کشور و استان از جمله استاندار محترم و فرمانداران شهرستان‌های هرمزگان است. مسئولان سیاسی که نبض حیات سیاسی، امنیتی، بهداشتی، فرهنگی، اقتصادی و… مردم منطقه در دستان آنان است. امروز به نمایندگی از تعداد زیادی از جامعه‌ی پرستاری استان در پیشگاه استاندارِ محترم هرمزگان و فرمانداران شهرستان‌های استان گلایه می‌کنم از مدیران پرستاری استان و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان که در تصمیم‌هایی غیرمنطقی، ناعادلانه و گاهی بر اساس روابط موجود، نیروهای پرستارِ بومی را از شهرستان‌های مختلف استان به مرکز استان منتقل می‌کنند که این امر ضمن کاهش نیروی بومی و باتجربه در شهرستان‌ها، باعث بروز تبعیض، و نارضایتی در بین همکاران گروه‌های پرستاری شده است. ضمن اینکه این تصمیماتِ مدیران پرستاری و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی باسیاست‌های وزارت بهداشت در ماندگاری نیروهای بومی کاملاً در تضاد است.
لذا از استاندار محترم و فرماندارانِ معززِ شهرستان‌ها تقاضای ورود به موضوع انتقال‌های اخیر نیروهای پرستار بومی از شهرهای تابعه به مرکز استان را که باعث کمبود مضاعف در کادر پرستاری و کاهش خدمات پرستاری به مردم محروم شهرهای استان هرمزگان شده است، دارم.

یاداشت اختصاصی: مرتضی حکمتی

این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است.

  • نویسنده : ۱۰۰۷