به گزارش دلفین، مدیریت منابع انسانی بهعنوان بخشی در سازمان دارای وظایف مختلفی مانند برنامهریزی منابع انسانی، انجام تحلیل کسبوکار، استخدام و انجام مصاحبههای شغلی، انتخاب منابع انسانی، راهنمایی، آموزش، جبران خسارت، ارائه مزایا و مشوقها، ارزیابی، حفظ، برنامهریزی شغلی، کیفیت زندگی کاری، نظم و انضباط کارمندان، جلوگیری از آزار و اذیت جنسی، اصلاح منابع انسانی، حفظ روابط صنعتی، تأمین رفاه کارمندان و مسائل ایمنی، برقراری ارتباط با همه کارمندان در تمام سطوح و حفظ آگاهی و انطباق با قوانین کار محلی و کشوری است.
مدیریت منابع انسانی شامل عملکردهای مدیریتی مانند برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل است.
مدیریت منابع انسانی شامل تهیه، توسعه و نگهداری از منابع انسانی است. به دستیابی اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی کمک میکند. این مساله یک موضوع چند رشتهای است و شامل مطالعاتی در زمینه مدیریت، روانشناسی، ارتباطات، اقتصاد و جامعهشناسی است و روحیه و کار تیمی را شامل میشود. در نگاه کلی مدیریت منابع انسانی یک روند مداوم است.
قانون تاریخی مورد نیاز برای مدیر منابع انسانی این است که به ازای هر ۱۰۰ کارمند، یک مدیر منابع انسانی تماموقت حرفهای استخدام شود. نسبت واقعی برای یک کسبوکار، بسته به عواملی ازجمله درجه تمرکز منابع انسانی، توزیع جغرافیایی کارکنان سازمان، سطح مهارت کارکنان و پیچیدگی نسبی سازمان متفاوت است.
اهمیت منابع انسانی چیست؟
در پس تولید هر محصول یا خدمتی، ذهن انسان، تلاش و ساعتها (ساعت کار) وجود دارد. هیچ محصول و خدماتی بدون کمک انسان تولید نمیشود. انسان منبع اساسی برای ساخت یا تولید هر چیزی است. هر سازمانی آرزو دارد که افراد ماهر و شایستهای داشته باشد تا به سازمانی شایسته و بهترین تبدیل شود. در میان پنج M مدیریت، یعنی نیروی انسانی، پول، ماشینآلات، مواد و روشها، مدیریت منابع انسانی با اولین M یعنی نیروی انسانی سروکار دارد. اعتقاد بر این است که در پنج M، مدیریت نیروی انسانی چندان آسان نیست. هر انسانی با دیگری متفاوت است و آنها کاملاً متفاوت از سایر Mها هستند؛ به این معنا که نیروی انسانی قدرت دستکاری در گروههای دیگر را دارند درحالیکه گروههای دیگر یا بیروح هستند یا انتزاعی و به همین ترتیب قدرت تفکر ندارند و نمیتوانند تصمیم بگیرند که چه چیزی برای آنها خوب است.
مدیریت منابع انسانی؟
انسان به نیروی کار ماهر در یک سازمان اشاره دارد. منابع به محدود بودن یا کمبود اشاره دارد و مدیریت به معنای چگونگی بهینهسازی و استفاده از چنین منابع محدود برای دستیابی به اهداف و مقصود سازمان است. بنابراین مدیریت منابع انسانی برای استفاده مناسب از نیروی کار ماهر موجود و همچنین استفاده کارآمد از منابع انسانی موجود در سازمان در نظر گرفته شده است. بهترین مثال در شرایط فعلی این است که صنعت ساختمان با کمبود جدی نیروی کار ماهر روبهرو شده است. کارشناسان صنعت هشدار میدهند، پیشبینی میشود که در دهه آتی این کمبود از ۳۰ درصد فعلی سه برابر شود که بر بهرهوری کلی این بخش تأثیر منفی میگذارد. امروزه بسیاری از کارشناسان ادعا میکنند که ماشینآلات و فناوری جایگزین منابع انسانی شده و نقش یا تلاش آنها را به حداقل میرساند. بااینحال، ماشینآلات و فناوری توسط انسان ساخته میشوند و حداقل باید توسط انسان به کار گرفته و یا کنترل شوند و این دلیل آن است که شرکتها همیشه در جستجوی متخصصان بااستعداد، ماهر و واجد شرایط برای توسعه مستمر سازمان هستند؛ بنابراین انسان سرمایه اساسی هر سازمانی است، اگرچه امروزه بسیاری از وظایف به هوش مصنوعی سپرده شده است اما هوش مصنوعی فاقد مهارت قضاوت است که نمیتواند با ذهن انسان سازگار باشد.
منابع انسانی در جهان پیش رو
خودکارسازی کارخانهها در حال حاضر باعث کاهش کسبوکار در تولید سنتی شده است و افزایش هوش مصنوعی احتمالاً گسترش این تخریب شغلی را به طبقه متوسط انتقال میدهد و فقط بیشتر نقشهای مراقبتی، خلاقانه یا نظارتی باقی میمانند.(استیون هاوکینگ فیزیکدان نظری بریتانیا)
این واقعیت مسلم است که نیروی انسانی با هوش مصنوعی که به شکل ربات است، جایگزین میشود؛ اما همه مشاغل را نمیتوان به رباتها واگذار کرد، بهعبارتدیگر رباتها محدودیتهای خاص خود را دارند و همه نقشها را نمیتوان توسط رباتها اداره کرد. اگرچه استیون هاوکینگ، فیزیکدان نظری بریتانیایی، استاد کمبریج در مورد تخریب کسبوکار طبقه متوسط به دلیل افزایش هوش مصنوعی اظهار نظر کرد، اما او هنوز فکر میکند که هوش طبیعی یا نیاز به استفاده از ذهن انسان در برخی از نقشها اجتنابناپذیر است.
شما باید با کارکنان خود با احترام و عزت رفتار کنید زیرا در اتوماتیکترین کارخانه جهان به قدرت ذهن انسان نیاز دارید. این همان چیزی است که نوآوری را به ارمغان میآورد. اگر میخواهید ذهنیت با کیفیت بالا برای شما کار کند، پس شما باید با احترام و عزت رفتار کنید.(نارایانا مورتی، رئیس برجسته اینفوسیس)
چرا مدیریت منابع انسانی مهم است؟
چرا مدیریت منابع انسانی برای همه مدیران مهم است؟ چرا این مفاهیم و فنون برای همه مدیران مهم هستند؟ شاید پاسخ دادن به این سؤال با ذکر برخی از اشتباهات فردی که نمیخواهید هنگام مدیریت مرتکب شوید، آسانتر باشد. بهعنوانمثال، شما نمیخواهید:
۱. فرد اشتباهی را برای کار استخدام کنید.
۲. گردش مالی بالا را تجربه کنید.
۳. کارمندانی داشته باشید که کار خود را به بهترین نحو انجام نمیدهند.
۴. وقت خود را با مصاحبههای بیفایده هدر دهید.
۵. شرکت شما به دلیل اقدامات تبعیضآمیز به دادگاه کشیده شود.
۶. شرکت شما برای عملکرد ناایمن تحت قوانین ایمنی شغلی کشور ذکر شود.
۷. برخی کارمندان فکر کنند حقوق آنها نسبت به سایرین در سازمان ناعادلانه و نابرابر است.
۸. اجازه کمبود آموزش را بدهید که موجب تضعیف کارایی بخش میشود.
۹. هرگونه کار غیرعادلانهای انجام دهید.
نقـش یـک مـدیر منـابع انــسانی چیست؟
مدیر منابع انسانی مسئول تدوین و طراحی سیاستهای منابع انسانی مطابق با قوانین کار است و تمامی فعالیتهای مربوط به منابع انسانی را از استخدام تا اخراج کارمندان در یک سازمان مشاهده میکند.
مدیر منابع انسانی مسئول نظارت بر فعالیتها و سیاستهای منابع انسانی با توجه به جهت سطح اجرایی است. آنها کارکنان منابع انسانی را همانند کارمندان، پاداش، ارزیابی و تأمین مزایای کارکنان، ارائه آموزش و توسعه، ایمنی و رفاه کارکنان، حفظ روابط کاری سالم، تهیه دفترچه راهنمای کارمندان و حفظ سوابق استخدام طبق قوانین استخدام مشاهده میکنند.
تفاوت بین مدیریت کارکنان و مدیریت منابع انسانی
مدیریت کارکنان ریشه مدیریت منابع انسانی است. به زبان ساده میتوان گفت مدیریت منابع انسانی از مدیریت کارکنان شکل گرفته است.
هدف اصلی مدیریت پرسنل دریافت کار از کارمند بابت دستمزد پرداخت شده بود. کارکنان در دوران مدیریت پرسنل از اولویت بالایی در تصمیمگیری برخوردار نبوده و اجازه تعامل با مدیریت را ندارند. مدیریت کارکنان بیشتر به کارخانهها محدود میشد و تمرکز اصلی مدیر پرسنل این بود که ببیند همهچیز مطابق با قوانین کار است یا نه اما تأکید زیادی بر روحیه کارکنان نشده بود. با کارمندان فقط بهعنوان ابزار متعهد نسبت به سازمان و نه بهعنوان دارایی سازمان رفتار میشد ، علاوه بر این بهعنوان هزینه و خرج برای شرکت به جای سرمایه تلقی شدند. مدیران پرسنل بیشتر به جای انعطافپذیری و تعامل با کارمندان، نظم و انضباط دارند. پرورش کارکنان از نظر مدیران پرسنلی در اولویت نبوده و چشمانداز کارکنان نادیده گرفته میشود، این بدان معناست که مدیران پرسنل بیش از درک شرایط، در صورت بروز خطایی توسط کارمندان، مجازات میکنند. مدیریت منابع انسانی کارکنان را بهعنوان باارزشترین منابع سازمان در نظر میگیرند و آنها کارمندان را سرمایه سازمان خود میدانند. ایجاد انگیزه در کارمندان در مقایسه با مدیریت کارکنان از ویژگیهای اساسی مدیریت منابع انسانی است. اصل اساسی مدیریت منابع انسانی این است که ببینیم برای استخراج کار موردنظر چه کارهایی باید به کارمند داده شود. مدیران منابع انسانی همیشه مشارکت کارکنان در تصمیمگیری را تشویق میکنند و پیشنهادهای آنها باارزش هستند. انعطافپذیری در کار، رفاه و تعادل زندگی شغلی کارکنان برای مدیران منابع انسانی از اولویت بالایی برخوردار است و آنها نگرانی بیشتری نسبت به مسائل کارمندان نشان میدهند. اتخاذ سیاستهای جدید و روشهای بهینهسازی توسط مدیر منابع انسانی بهخوبی مورد استقبال قرار گرفته است. بهترین تفاوت بین مدیریت پرسنل و مدیریت منابع انسانی ادغام و تقویت فناوریهای اطلاعات در فرایند مدیریت منابع انسانی و عملکردهایی برای افزایش بهرهوری و صرفهجویی در وقت است. همه موارد هوش مصنوعی بسیاری از عملکردهای مدیریت منابع انسانی ازجمله استخدام کارمندان، ارزیابی، مصاحبه و موارد دیگر را شامل میشود.
مقاله اختصاصی: احد عامری
این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است.
- نویسنده : ۱۰۰۷
Saturday, 20 April , 2024