به گزارش دلفین، خودم نمیدانم باید از کجا شروع کنم. از آن زمانی که دست چپ وراست خود شناختم یا از سال ۱۳۵۲ که احساس کردم این شهر چقدر محروم است یا آن زمانی که قلم به دست گرفتم و از وضعیت شهر که گرفتار کاستیها و آلام بسیار بود.
حال نمیدانم آنهایی که دلشان به حال شهر و دیار خود میسوزد و از بیکسی و ضعف نیروها در رنج و عذاب هستند در چه حالی قرار دارند، گرچه میدانم گه گاهی با دل نوشتههای متنوع در شبکه مجازی و از عملکرد دولت و مجلس انتقاد میکنند.
دیدهایم که امامجمعه بندرلنگه عنوان میکند بعضیها نمیخواهند بندرلنگه در طرحهای عمرانی پیشرفت داشته باشد اما بههرحال گروهی هرچه میخواهند میکنند و به دنبال تضعیف بندرلنگه و تحقیر آن هستند و این قولی است که جملگی بر آناند.
اما نکتهای که باید توجه خوانندگان را به آن جلب کنم این است که چه باید کرد؟! و چه راهکاری دراینباره باید اجرا شود. اینکه بگوییم ما مردم بندرلنگه کسی را نه در دولت، نه در مجلس و نه در دستگاه قضا داریم، پس فاتحه ما خوانده است، سخن درستی نیست و باید برنامهریزی کرد.
سؤال صحیح این است که برای رساندن اندیشهها و نظریاتمان به گوش مسئولین اعم از استانی یا کشوری چه تمهیداتی اندیشیدهایم و چه اقدامی را انجام دادهایم؟ از کدام مسئول کلیدی دعوت کردیم که به بندرلنگه بیاید و از نزدیک مسائل و کاستیها را لمس کند؟ چه همکاری با رئیس دفتر نماینده در این رابطه انجام دادهایم؟ این در حالی است که در بندرلنگه جوانان خوشذوق و با فکر وجود دارد که با همکاری، همراهی و تعاون میتوان با این جوانان گامهای مؤثری برای این بندر محروم برداشت.
همگان واقفاند که در اداره بنادر و دریانوردی این شهر درآمد بسیاری وجود دارد یا اداره گمرک چه درآمد هنگفتی در طول سال به دست میآورد؛ اما این درآمدها سرازیر کجا میشود؟ سزاوار است دلسوزان جامعه و خیرین برای پیگیری کارها و رونق در پیگیریها اقدام عاجل کنند و تأثیر آن را ببینند.
اضطراب به خود راه ندهیم خدا با حقگویان است بعلاوه ما در همه جای ایران نیرو داریم و می تواتیم ارتباط برقرار و راهکار پیدا کنیم. طبعاً در این رابطه باید تقبل هزینه کرد. دیگر زمان آن نیست که شیعه بگوید به من ربطی ندارد یا اهل سنت بگوید که کاری نمیتوان انجام داد. باید آستین همت را بالا زد. اکنون باید با موقعیت جدید برنامه ریخت. از نیروهای کاردان استفاده و از خودزنی پرهیز کرد. ممکن است برخی خودشان توان اقدام نداشته باشند اما کسانی را میشناسند و قدرت اقدام را دارند. از همه باید بهره برد، در کارها اخلاص، محبت و صمیمیت را پیشه ساخت و رشد و تعالی را با برنامه ایجاد کرد. ممکن است کاری زمان بخواهد، باید تحمل کرد، اما نباید فرصت سوزی شود.
بهعنوان نمونه انتخاب شورای شهر به پایان رسید و افرادی انتخاب شدند که متأسفانه هیچگونه اطلاعاتی نه در مورد شهر و نه شورا داشتند. مردم چشمبسته رأی دادند و نتیجه چنین شد اما باید افرادی انتخاب میشدند که قدرت داشته باشند تا به دنبال خواستههای مردم بروند نه اینکه فقط در مراسمات شرکت کنند. پس باید از نیروهای خبره، متخصص، فعال و کاردان استفاده شود تا بتوانند در همه ابعاد پاشنه بکشند و کارها را کارشناسی شده دنبال کنند.
این روند دست خودمان است. انشالله در انتخابهای بعدی مردم باید با دید باز افراد را انتخاب کنند نه اینکه فرصتها سوزانده شود و همهچیز از دست برود و آنوقت است که خودمان خطرآفرینی کردهایم.
یادداشت اختصاصی: عبدالحسین اسدپور
این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است
- نویسنده : 1007
Saturday, 20 April , 2024