به گزارش دلفین، دختربچهای که جوراب میفروشد، پسر تازه قد کشیدهای که پشت چراغ قرمز گل میفروشد، کودکی که کفشهایی را واکس میزند و کمی آن سوتر پسربچهای دبستانی که کنار بساطش به خواب رفته است؛ صحنههایی آشنا و تکراری است برای همه ما شهرنشینها.
چرا در هرمزگان با وجود تمام ظرفیتها و منابع حاصل از درآمدهای بنادر، گمرکات و منابع گاز و نفت و معدن و صنعت باید شاهد نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی باشیم؟ چرا نباید مردم هرمزگان از درآمد حاصل از این منابع سهمی عادلانه داشته باشند تا هر روز بر تعداد کودکانی که گاه تنها برای سیر کردن شکم خود به خیابانها کشیده میشوند تا کودکی خود را در خیابانهای این قطب اقتصادی کشور تباه کنند، افزوده نشود؟ چه کسی مسبب این نابسامانیها است، کدام محکمه باید پاسخگو باشد.
در جامعهای که برخی از خانوادهها به علت نداری و فقر مجبورند جگر گوشههای خود را بفروشند یا برخی از کودکان به دلیل نبود سرپرستی صاحب صلاحیت بالای سرشان، زیر دست کارفرمایان خود از سر ناچاری ظلم و ستمهای فراوانی را تحمل میکنند؛ مگر این موارد جزء نابرابریهای اقتصادی اجتماعی محسوب نمیشود؟
نباید فراموش کرد برخی از این کودکان انتظار میکشند زمانی که به سن جوانی رسیدند، انتقام خود را از این دنیای بیرحم بگیرند؛ این مسئله چراغ قرمزی برای جامعه محسوب میشود و همچون يک سريال غمانگيز ادامه دارد.
از خواب غفلت بیدار شوید
دیگر وقت آن است مسئولان از خواب غفلت بیدار شوند و برای کودکان سرزمینشان، که آینده این مملکت هستند چارهای بیندیشند و بار مسئولیت را از روی دوش کودکان بیگناه بردارند.
کودکان سرزمینمان حق دارند کودکی کنند و از زندگی خود در کنار والدینشان لذت برند؛ کشوری که مدعی فرهنگ و تمدن غنی چندین هزار ساله است، چرا باید فقر، نابرابری و … در آن بیداد کند.
برای بررسی پدیده کودکان کار و اینکه اساسا چه معضلاتی منجر به پدیده کودکان کار میشود و همچنین اطلاع از راه حلها و اقداماتی که در خصوص کاهش و رفع این پدیده در استان صورت گرفته است؛ به سراغ یکی از فعال مدنی هرمزگانی رفتیم و وی به دلیل حساسیت این موضوع از ما خواست تا نامش فاش نشود.
بیبهره از تجربه کودکی
وی در خصوص تعریف این پدیده، خاطر نشان کرد: کودکان کار، به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند، به طوری که این امر، آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربه دوران کودکی بیبهره میسازد و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میکند.
این فعال مدنی ابراز داشت: یکی از مهمترین دلایلی که باعث می شود این کودکان به سمت شغلهای کاذب همچون سیگارفروشی یا گلفروشی سوق یابند، بحث مالی و دستمزدهایی است که روزانه از طریق بدست میآورند.
به کار کردن عادت داده شدهاند
وی در رابطه با اقدامات موثری که برای و کاهش این پدیده اجتماعی از سوی برخی نهادهای غیردولتی صورت گرفته است، افزود: برای رسیدگی به این کودکان فضایی را فراهم کردیم که آنها بتوانند فعالیتهای کودکانه خود را انجام دهند و همچنین به صورت ماهیانه، مبلغی را به آنها پرداخت می کردیم اما متاسفانه انگار این مشاغل با روح و روان آنها عجین شده است و پس از چندی این کودکان باز به شغل سابق خود باز می گشتند.
این فعال حوزه کودک اذعان داشت: این کودکان ابتدا از روی ناچاری به کار روی میآورند و بعدها شیرینی درآمد آن ها را در این ورطه پایدار می کند.
خانه های تیمی با کارفرمای مشخص
این کارشناس مسائل اجتماعی با اشاره به این که بندرعباس و قشم آمار بالایی در پرورش و جذب کودکان کار دارند، ادامه داد: در شهرستان قشم حدود ۸۰ درصد این کودکان در خانههای تیمی و زیر نظر کارفرما، مشغول کار هستند؛ در بندرعباس اما اکثر کودکان کار با خانوادههای خود زندگی می کنند.
این فعال و کارشناس اجتماعی افزود: در خیابانهای قشم کودکان کار را برای سواستفاده از احساسات مردم آموزش میدهند که کفش عابران را پاک کنند؛ این موضوع بار منفی شخصیتی فراوانی را برای آنها در آینده به دنبال دارد.
رد پای مهاجران
این فعال مدنی در ادامه بیان داشت: کودکان کار بندرعباس بیشتر در محلههایی همچون تپه الله اکبر، نخل ناخدا و کمربندی ساکن هستند اما برخی نیز از استانها و حتی کشورهای دیگر همچون افغانستان و پاکستان به هرمزگان مهاجرت کردهاند.
وی بهترین راهکار برای مقابله با معضل کودکانکار را توانمندسازی خانوادهها، از لحاظ ذهنی، فرهنگی و شغلی، دانست و گفت: این کودکان، بر اثر فشار و فقر اقتصادی که در جامعه حکمفرما است، در فقر فرهنگی زندگی میکنند و این معضل نه تنها گریبانگیر هرمزگان شده بلکه اکثر استانهای کشور با این پدیده شوم درگیر هستند.
مراکز شبه خانواده
این کارشناس اجتماعی با اشاره به ضرورت توجه به امر تحصیل این کودکان و ایجاد مراکز شبه خانواده برای آنها، اضافه کرد: موسسه خانم عباسلو و چند موسسه خیریه دیگر در بندرعباس برای این کودکان کار ایجاد شده است که فعالیتهای مفیدی را در جهت رفع این آسیبهای اجتماعی، انجام دادهاند.
وی کودکانکار را از کودکانخیابانی متمایز دانست و گفت: کودکانکار کودکانی هستند که خانواده دارند و شب به خانهشان باز میگردند اما کودکانخیابانی، یا خانواده آنها در شهر دیگری زندگی میکنند یا بدون سرپرست هستند و به خانههای تیمی برای زندگی روی آوردهاند.
این فعال مدنی وجود خانههای تیمی را معضلی بزرگ دانست و گفت: در این مکانها شاهد اتفاقات ناگواری از جمله تجاوز، اعتیاد، انحرافات اخلاقی و…، هستیم که کودکان کار و خیابانی را تهدید میکند.
اعتیاد در کودکان کار
وی در توضیح اعتیاد این کودکان تشریح کرد: در کودکان ۷ ساله یا کوچکتر اعتیاد به بوی چسب و بنزین به چشم میخورد؛ کودکان ۱۲ ساله ناس و سیگار و گل مصرف میکنند و ۱۷ سالهها بیشتر به مشروب و حشیش و بنگ اعتیاد دارند.
اتباع بیگانه
بعد از مصاحبه با این فعال مدنی برای اطلاع دقیق از تعداد کودکان کار در بندرعباس و شفاف شدن موضوع این بار با «سید حسین شفیعی» کارشناس امور اجتماعی و رئیس سابق سازمان بهزیستی شهرستان بندرعباس به گفتگو نشستیم.
«سید حسین شفیعی» کارشناس امور اجتماعی و رئیس سابق سازمان بهزیستی شهرستان بندرعباس با بیان اینکه تعداد بیشتری از این کودکان، از اتباع بیگانه هستند، اذعان کرد: در سال جاری، ۱۴ کودک کار و خیابانی شناسایی شدند که تعداد بیشتر این کودکان از اتباع بیگانه هستند، که از لحاظ قانونی امکان نگهداری اتباع فاقد کارتهویتی، امکان پذیر نیست.
خدمات ارائه شده
وی در خصوص خدماتی که به کودکان کار ارائه میشود، افزود: یک مرکز شبانهروزی دولتی و یک مرکز حمایت کودک و خانواده غیر دولتی در جهت ارائه خدمات مددکاری، روانشناختی و پزشکی، در بندرعباس فعالیت میکنند.
شفیعی اضافه کرد: در این مراکز، کودکان در دورهای ۲۰ روزه نگهداری میشوند که بعد از اتمام این دوره، مدت قابل تمدید است.
آمار دقیقی در کار نیست
رئیس سابق سازمان بهزیستی شهرستان بندرعباس در پایان در خصوص شناسایی کودکان کار، عنوان کرد: آمار دقیقی از کودکان کار و خیابانی وجود ندارد و فقط پیشنهاد یک طرح در زمینه شناسایی کودکان کار و خیابانی داده شده است که البته فقط در حد یک پیشنهاد بوده است.
گویی این قصه سر دراز دارد….
گزارش: افسانه سالاری
- نویسنده : 1008
Friday, 4 October , 2024