به گزارش دلفین، حمزه عباسی، آزاده و جانباز ۶۰ درصد دفاع مقدس است که در تاریخ یکم شهریورماه سال ۱۳۴۸ در دمشهر میناب دیده به جهان گشود. این جانباز سرافراز، تحصیلات ابتدایی و راهنماییاش را در روستای دمشهر ادامه داد تا اینکه در سال ۱۳۶۴ درست زمانی که نوجوانی بیشتر نبود، بهعنوان یک بسیجی داوطلبانه به جبهه اعزام شد. وی در سال ۱۳۶۴ برای اولین بار به مدت سه ماه بهصورت آموزشی به پادگان شهید دستغیب کازرون اعزام شد و بعد از آن نیروها را به منطقه کردستان اعزام کردند و از آنجایی که شدت سرما در آن منطقه زیاد بود نیروها را بازگردانند. بعد از پایان عملیات والفجر ۸ در سال ۱۳۶۴ در تیرماه سال ۱۳۶۵ به دستور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، نیروهای بسیجی لشکر ۴۱ ثارالله را بهعنوان خطنگهدار به خط مقدم فاو یا کارخانه نمک اعزام کردند و حمزه عباسی نیز در سالهای ۱۳۶۴، ۱۳۶۵، ۱۳۶۶ و ۱۳۶۷ بارها به جبهه اعزام شد. برای مرور خاطرات و انعکاس دغدغههای این جانباز والامقام، گفتوگویی اختصاصی را ترتیب دادیم که خلاصهای از آن در ادامه آمده است.
اعزام بهعنوان بسیجی
عباسی در ابتدای گفتوگو به سال ۱۳۶۶ فلاشبک زد و گفت: در آن سال من را به همراه نیروهای داوطلب بسیجی به شهرستان ماهشهر که پادگان سپاه در آنجا مستقر بود، اعزام کردند و از آنجا به منطقه قاسمیه اعزام شدیم، ازآنجاییکه منطقه قاسمیه به منطقه خفار نزدیک بود به مدت سه ماه در این منطقه به ما آموزشهایی غواصی، نظامی و رزمی یاد میدادند.
وی خاطرنشان کرد: جنگ به معنای کشتار و خونریزی است نمیتوان برای این واژه تعریف دقیقی داشت اما جوانان نسلهای گذشته، نیروهای بسیج و رزمندگان اسلام افرادی بودند که برای وجببهوجب این مرزوبوم جانانه جنگیدند تا این مرز پرگوهر به دست دشمنان نیفتد.
جنگ یک نعمت بود
این جانباز دفاع مقدس ابراز داشت: همانگونه که حضرت امام خمینی (ره) میفرمودند جنگ برای ما یک نعمت بود و دفاع مقدس برای ایران برکات فراوانی داشت، در دوران دفاع مقدس، صفا و صمیمت با معنویت توأم بود و تمام نیروهای بسیجی و رزمندگان با کلماتی همچون برادر یکدیگر را صدا میزدند و باید گفت در دفاع مقدس مادیات و تعلقات دنیایی هیچ اهمیتی نداشت.
وی بیان داشت: دفاع مقدس دانشگاه بزرگ انسانسازی است و در آن دوران با وجود اینکه نوجوانی بیشتر نبودم اما باز هم احساس مسئولیت نسبت به وطنم داشتم و هنگامی که در سال ۱۳۶۷ سنم به ۱۸ سال رسید، بعد از گرفتن دفترچه آمادهبهخدمت به همراه دو نفر دیگر از همشهریانم شهید محمد عباسی و هوشنگ میرزایی بار دیگر به منطقه عملیاتی اعزام و سه نفر دیگر از همشهریان من بهطور همزمان به منطقه یکم هوا-دریا بندرعباس و بعد از آن به منطقه جاسک اعزام شدند.
روایت جانبازی و اسارت
عباسی اضافه کرد: چهارم خردادماه ۱۳۶۷ در عملیات شلمچه، تیر به گوشم اصابت کرد و بهطوریکه یک قسمت از صورتم آسیب دید و عصب بیناییام هم قطع شد و همچنین تیر بهپای راستم نیز اصابت کرد، همان روز مجروحیت از سوی نيروهای بعثی عراق اسیر شدم و به همراه تمام اسرا ما را به اردوگاه ۱۲ تکریت بغداد اعزام کردند و پس از دو سال و سه ماه اسارت در شهریور سال ۱۳۶۹ از زندانهای بعثی آزاد و به کشور بازگشتم.
خودم شاغلم اما زبان جانبازان محرومم
آزاده و جانباز ۶۰ درصد دفاع مقدس در ارتباط با میزان رضایتمندی جانبازان از عملکرد و روند کار بنیاد شهید نیز گفت: من حدود ۳۰ سال در دادگستری بهعنوان کارمند مشغول به فعالیت بودم اما تمام سخنم در رابطه با جانبازان فاقد کار و ازکارافتادهای است که میزان جانبازی آنها را حدود پنج تا ۱۰ درصد تخمین میزنند و اینگونه حقوق و مزایای جانبازی به آنها تعلق نمیگیرد.
وی ابراز داشت: با توجه به قوانین بنیاد شهید و امور ایثارگران هرمزگان هم نمیتواند برای این بزرگواران اقدامی انجام دهد و به تصمیم مسئولان کشوری بستگی دارد.
به نوهی شهید تهرانی میدهند به فرزند شهید هرمزگانی نمیدهند
عباسی به تبعیض در تخصیص بودجه نیز اشاره کرد و گفت: اگر بودجهای برای جانبازان و آزادگان تعیین کنند قطعاً بیشترین سهمیه در اختیار پایتخت و سایر شهرهای بزرگ قرار خواهد گرفت، گاهی اوقات برای همه ما پیش آمده که از افراد میشنویم به نوههای یک شهید در تهران وام تسهیلات خرید منزل تعلق گرفته است و من ازآنجاییکه جانباز ۶۰ درصد جنگ تحمیلی هستم، توقع دارم برای فرزندانمان تسهیلات خرید منزل اختصاص دهند اما متأسفانه خبری نیست.
وی گفت: خدا را شاکریم که مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران هرمزگان، پیگیر مسائل و مشکلات جانبازان و خانوادههای شهدا است، اما تا زمانی که اعتبارات تعیین شده از طرف دولت به مرکز استان نرسد، هیچ کاری نمیشود کرد.
آتاری ندیده بودیم اما جنگیدیم
وی بیان داشت: متولدین دهههای ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰ نسلهای سوخته محسوب میشوند و ما بهعنوان جوانان قدیم در آن دوران اسباببازی و آتاری نداشتیم اما با شجاعت تمام و با دستهای خالی توانستیم تا به امروز جمهوری اسلامی ایران را سر پا نگه داریم اما متأسفانه آسایش و رفاه به فرزندان بالادستیها رسیده است.
عباسی خاطرنشان کرد: من بهعنوان یک آزاده و جانباز ۶۰ درصد تنها راه امرارمعاشم کار در دادگستری است، تاکنون از طرف بنیاد شهید هیچگونه حقوقی به من تعلق نگرفته است جز حق پرستاری! تا چه زمانی باید این بیعدالتی در حق خانواده جانبازان ادامه داشته باشد، بالاخره تمام جانبازان بایستی بهطور مساوی از حقوق و سهمیه بنیاد شهید بهرهمند شوند.
خواستار عدالت هستیم
این جانباز والامقام یادآور شد: بعد از ۳۰ سال سابقه خدمت در اداره دادگستری، حدود دو سال پیش متوجه این موضوع شدم که آزادگانی که قبلاً در ارتش بودند و در سال ۱۳۶۹ از اسارت آزاد شدند، ارتش جمهوری اسلامی ایران بلافاصله در سال ۱۳۷۰ این آزادگان را بهعنوان نیروی اصلی معرفی و از همان تاریخ نیز آنها را بازنشسته کرده است و به این گروه از آزادگان هم حقوق تعلق گرفت اما در حق ما اجحاف شد.
وی در پایان گفت: درخواست ما از مسئولان کشوری این است که بودجه را به عدالت بین هر استان تقسیمبندی کنند.
گفت و گوی اختصاصی: فاطمه درویش پور
این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است
- نویسنده : 1001
Friday, 3 May , 2024