عزت کمال زاده عباسی چهارمین زن فرماندار در دولت تدبیر و امید بود که حکمش اردیبهشت‌ماه سال 1393 از سوی عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور به عنوان فرماندار قشم صادر شد. پیش از این نیز دو فرماندار زن در استان سیستان و بلوچستان و یک فرماندار زن در استان گلستان منصوب شده بودند.

به گزارش دلفین، «عزت کمال زاده عباسی»، چهارمین زن فرماندار در دولت تدبیر و امید بود که حکمش اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۳ از سوی عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور به عنوان فرماندار قشم صادر شد. پیش از این نیز دو فرماندار زن در استان سیستان و بلوچستان و یک فرماندار زن در استان گلستان منصوب شده بودند. در آستانه‌ی روز زن و روز مادر به سراغ این بانوی سیاسی که همسر شهید «منصور حیدر اصل» رفتیم تا با وی به گپ و گفت بپردازیم و وضعیت زنان را از دیدگاه همسر یک شهید انعکاس دهیم.

*مادران ایرانی برای فرزندان خود جان ‌می‌دهند

کمال زاده با بیان این که در فرهنگ ایرانیان مادران تعهد خاصی به فرزندانشان دارند، افزود: به زبان خودمان مادران ایرانی برای فرزندان‌شان جان می‌دهند حال آنکه اگر فرزند شهید هم باشد این تعهد بیشتر هم خواهد بود.

از کمال‌زاده در خصوص ازدواجش پرسیدیم که وی بیان داشت: در ۱۹ سالگی ازدواج کردم و هفت ماه بعد از ازدواج همسرم به جنگ رفت، آن زمان من پنج‌ماهه باردار بودم و چهار ماه بعد از رفتن همسرم پسرم به دنیا آمد.

*فشارهای اجتماعی و خانوادگی بر همسر یک شهید

وی افزود: درروزهای ابتدایی جنگ همسرم مفقود الاثرشد و من سال‌های سال با دلهره و اضطراب منتظر ایشان بودم، در این سال‌ها وظیفه مادری هم داشتم و باید پسرم را به نحوه احسن بزرگ می‌کردم.

این همسر شهید ادامه داد: آن زمان جوان بودم و فشارهای خانوادگی و اجتماعی زیادی وجود داشت، تفکر خانواده‌ها هم سنتی‌تر بود و حرف‌وحدیث‌ها بسیاری مثل ‌اینکه چرا ازدواج نمی‌کنید را هر روز باید تحمل می‌کردم.

کمال زاده گفت: من از همان زمان نیز زن فعالی بودم، در مسابقات ورزشی شرکت می‌کردم، مربی بودم و باید با مشکلات زیادی دسته و پنجه نرم می‌کردم.

*پذیرفتن بخشداری قشم

وی اضافه کرد: بعد از رفتن همسرم به جنگ مدتی با خانواده همسرم زندگی می‌کردم. بعدها از آبادان به بندرعباس آمدم چون خانواده خودم اینجا ساکن بودند و با پسرم در منازل سازمانی بنیاد شهید ساکن شدیم و پسرم را راهی مدرسه و بعد دانشگاه کردم.

کمال زاده پسرش را یادگار ماندگار همسر شهیدش خواند و ادامه داد: من نیروی وزارت کشور بودم و بعد از ورود به هرمزگان کارمند استانداری شدم، اما تا زمانی پسرم دانشگاه قبول نشده بود، مسئولیت خاصی را قبول نمی‌کردم و همیشه این تفکر را داشتم که اول به‌عنوان یک مادر باید بالای سر فرزندم باشم و بعد از قبولی پسرم در دانشگاه و در زمان دولت آقای خاتمی مسئولیت بخشداری قشم را پذیرفتم.

وی گفت: پس از چند سال حضور به عنوان بخشدار مرکزی قشم، به وزارت کشور در تهران منتقل شدم و آن‌جا هم مسئولیت سیاسی داشتم که کار حساس و پرمشقتی بود. در واحد ما بخش اداره کل سیاسی وزارت کشور هیچ خانمی به ‌غیر از من نبود. مسئولیت بسیار وسیع و حساسی بود و باید استان‌های مختلف را سرکشی و بازرسی می‌کردیم و مدام در سفر بودیم.

*فقط روحانی و خاتمی خانم‌ها را قبول داشتند

کمال‌زاده تصریح کرد: بعدها مسئولیت فرمانداری قشم به من پیشنهاد شد و قبول کردم، در دولت آقای روحانی دو سال و نیم فرماندار قشم بودم چراکه بقیه رئیس‌جمهورها خانم‌ها را قبول نداشتند فقط روحانی و خاتمی بودند که به خانم‌ها بها دادند و ما خانم‌ها توانستیم در این برهه بیشتر مسئولیت بگیریم.

وی افزود: دلیل پذیرفتن این پست هم این بود که معتقد بودم که ما زنان نیز در مقابل دین، کشور و جامعه باید کاری انجام بدهیم و خدا می‌داند که هر کاری که از دستم برمی‌آمد در آن برهه انجام دادم اما قضاوت نهایی با مردم است که چگونه کار کردیم.

*می‌گفتند چرا دانشگاه آمده‌ای؟!

از فرماندار سابق قشم در رابطه به چگونگی دوران تحصیلش در دانشگاه پرسیدیم که وی گفت: زمانی که جنگ شروع شد، دانشجو بودم و وقتی‌برای ادامه تحصیل رفتم آقایی که مسئول دانشگاه بود و خیلی هم ادعای خدا و پیغمبر می‌کرد به من گفت: «برای چی دانشگاه آمده‌ای؟ برو در خانه بشین و بچه‌ات را بزرگ کن.»

وی ادامه داد: درست یادم است که گفتم «آقای محترم من برای این‌که بتوانم راه شهدا را ادامه بدهم و فرزندی شایسته تحویل جامعه بدهم، نیاز است که درس بخوانم» اما متأسفانه آن زمان دیدگاه جامعه به همسران شهدا چنین بود.

از کمال زاده در مورد چگونگی شهادت همسرشان جویا شدیم که وی پاسخ داد: شهید حیدر اصل در ماه‌های اول جنگ مفقود اثر شد، آخرین خبری که از او در آن سال‌ها گرفتیم این بود که با ماشین حمل مهمات به سمت خط مقدم رفته است و بعدازآن هیچ خبری از وی نداشتم.

*تاثیر همسر شهید بودن در انتصاب

وی در پاسخ به پرسش تاثیر همسر شهید بودن در پست گرفتن خود نیز چنین گفت: این صحبت‌های آزاردهنده همواره بوده است، زمانی که من فرماندار شدم تنها چهار تا فرماندار زن در کشور بودند و در زمان گرفتن این مسئولیت شنیدم که برخی می‌گفتند که کمال‌زاده چون همسر شهید بود این پست را گرفت اما در واقع این موضوع هیچ ربطی به شهادت همسرم نداشت چرا که ما همسر شهید در استان و در کشور زیاد داشته‌ و داریم و این مساله نمی‌توانست دلیل انتصاب من باشد.

کمال زاده گفت: در آن زمان ما دو خانم فرماندار داشتیم که اهل سنت بودند و هیچ ربطی به جنگ و شهادت نداشتند و این حرف‌ها من را واقعا آزار می‌داد حتی اتفاقاً می‌توانم بگویم من خیلی جاها بود که همسر شهید بودن مانع حرکتم می‌شد؛ مثلاً من سرپرست و مربی یک تیم ورزشی بانوان بودم و می‌شنیدم که می‌گفتند این منافق است چرا که همسر شهیدی والیبال بازی نمی‌کند.

وی افزود: من همیشه در سخنرانی‌هایم گفته‌ام که حضرت زینب همواره بوده است، قبل از شهادت عزیزانش هم بوده است اما کسی ایشان را نمی‌شناخت، تا زمانی که عزیزانش شهید شدند و به‌عنوان یک زن مبارز و قهرمان به میدان آمد و اینجا بود که همه حضرت زینب را تازه شناختند.

فرماندار سابق قشم تاکید کرد: به نظرم این اشتباه است که اگر عزیزانت شهید شدند باید گوشه‌گیر شوی و از جامعه فاصله بگیری چرا که ما باید در عرصه‌های اجتماعی جا پای شهدا بگذاریم و در مسیر آنان حرکت و ثابت کنیم که اگر عزیزان ما رفتند و شهید شدند ما هستیم و راه آن‌ها را ادامه می‌دهیم.

از کمال زاده درباره‌ی پست‌های پیشنهادی پس از فرمانداری قشم پرسیدیم که وی گفت: خودم می‌خواستم بازنشسته شوم؛ چون در این زمان خانواده‌ به وجودم نیاز داشتند و باید کنار آنان می‌بودم از این رو تصمیم گرفتم که به خانواده برسم و تمرکزم را روی خانواده بگذارم.

گفتگوی اختصاصی: زهرا شاکرمی نژاد

این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است.