آن‌طور که از صحبت‌های نمایندگان در خانه ملت پیداست کش مکش بر سر انتخاب وزرا در هر دولت، بسیار پرحاشیه بوده است تا جایی که برخی از نمایندگان، حتی روسای مجلس را به خط‌دهی برای تائید برخی از کاندیداها متهم کردند.

به گزارش دلفین، «لابی‌گری» را شاید بتوان یکی از پرکاربردترین واژگان در ادبیات سیاسی چند روز اخیر بهارستان‌نشینان به شمار آورد. آن‌طور که از صحبت‌های نمایندگان در خانه ملت پیداست کش مکش بر سر انتخاب وزرا در هر دولت، بسیار پرحاشیه بوده است تا جایی که برخی از نمایندگان، حتی روسای مجلس را به خط‌دهی برای تائید برخی از کاندیداها متهم کردند. روزنامه شرق مطلبی با تیتر «از ادعای خط‌دهی رئیس تا لابی‌گری نمایندگان» مفصل به بررسی این مسئله در ادوار مختلف پرداخته است.
اینکه تا چه حد لابی‌گری‌ها توانسته است افراد شایسته و سزاوار را در جایگاه درست قرار دهد جای بسی تأمل و بحث دارد و آنچه در این یادداشت سعی شد به آن پرداخته شود سهم هرمزگان در این لابی‌گری‌هاست.
علی رغم نقش مهم و استراتژیک هرمزگان در اداره و امنیت کشور اما متأسفانه شاهد نفوذ ضعیف سیاسیون و کنشگران هرمزگانی در مدیریت کلان کشوری هستیم. در شرایطی که انتظار می‌رود با تکیه ‌بر نقش راهبردی استان، فعالان و سیاسیون هرمزگانی از قدرت چانه‌زنی بالایی در سطح کشوری باید برخوردار باشند اما در انجام ساده‌ترین امور نیز باید دست به دامان افرادی شوند که کوچک‌ترین شناختی از هرمزگان و ظرفیت و کاستی‌های آن ندارند.
در ســال‌های گــذشته استانداران و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی نه‌تنها نتوانسته‌اند از لابی‌گری در انتخاب کابینه دولت‌ها و پست‌های کلیدی استفاده کنند، بلکه حتی در عزل و نصب‌های مهم استانی و صنایع ملی مستقر در هرمزگان نیز قدرت مانور چندانی نداشته‌اند و تمام خط و نشان‌ها در انتخابات شهردار و ارگان‌های کم‌ اهمیت استانی خلاصه شده است.
در تازه‌ترین رخداد سیاسی کشور و انتخاب کابینه دولت سیزدهم نیز مانند ادوار گذشته نامی از فرهیختگان و افراد توانمند هرمزگانی دیده نشد، حال‌آنکه بسیاری از شخصیت‌های مهم سیاسی و دولتی ریشه در استان‌های هم‌جوار مانند کرمان و فارس دارند. عملکرد ضعیف نمایندگان از یک‌سو و ناشناخته ماندن افراد توانمند هرمزگانی از سوی دیگر باعث شده تا حق نیروهای شایسته‌ استان در مقایسه با سایر استان‌ها به‌خوبی ادا نشود.
صحبت‌های «احمد مرادی» نماینده مردم هرمزگان در مجلس شورای اسلامی که بارها نبود لابی‌گری در بکارگیری نیروهای هرمزگانی و توجه به این استان را باعث اجحاف در حق هرمزگان‌نشینان دانسته است، نشان می‌دهد که تا چه اندازه نبود لابی‌گری در عدم انتخاب ارتقای نیروهای شایسته هرمزگانی نقش داشته باشد.
علی‌ای‌حال ماراتن انتخاب کابینه دولت سیزدهم نیز به پایان رسید و فردی از هرمزگان نتوانست به این لیست راه پیدا کند اما کنشگران سیاسی هرمزگانی باید به فکر تغییر رویه در این راستا باشند. برای افزایش قدرت چانه‌زنی نمایندگان هرمزگان در ابتدای امر لازم است تا اتحاد و یکپارچگی در مجمع نمایندگان استان تقویت شود؛ امری که متأسفانه تا به امروز به صورت عملی محقق نشده و از این اختلاف‌نظر چیزی جز عقب‌ماندگی به هرمزگان نرسیده است.
مسئله‌ای دیگری که می‌تواند در قدرت مانور هرمزگان در مجلس و دولت تأثیرگذار باشد، تعداد نمایندگان است؛ به‌طور مثال استان فارس در همسایگی هرمزگان با بیش از ۱۸ نماینده قطعاً از قدرت چانه‌زنی بیشتری برخوردار خواهد بود. این در شرایطی است که قرار بود افزایش تعداد کرسی‌های هرمزگان در بهارستان پیگیری شود که تا به این لحظه خبری از این مسئله به رسانه‌ها درز پیدا نکرده است.
افزایش دانشگاه‌ها و رشته‌های تخصصی یکی دیگر از مواردی است که می‌تواند به افزایش قدرت لابه‌گری‌ها کمک کند، با افزایش تعداد متخصصان و افراد توانمند در استان بی‌شک هرمزگان دارای گنجینه نیروی انسانی غنی خواهد شد که می‌توان در بزنگاه‌های عزل و نصب از آن‌ها استفاده کرد.
در پایـــان، امیــد است با تــلاش نمایندگان و سیاسیون هرمزگانی در استفاده از نیروهای توانمند با تکیه‌بر شایسته‌سالاری شاهد تحقق جایگاه حقیقی هرمزگان‌ در مدیریت کلان کشوری باشیم.

 

یادداشت اختصاصی

این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است

  • نویسنده : 1007