شاید کمتر مخاطب حرفه‌ای ادبیات یافت شود که با نام هوشنگ ایرانی آشنا نباشد اما مخاطبان عادی و مردم عامه به‌هیچ‌عنوان در حد و اندازه‌های این شاعر بزرگ با وی آشنا نشده‌اند.

به گزاشر دلفین ،شاید کمتر مخاطب حرفه‌ای ادبیات یافت شود که با نام هوشنگ ایرانی آشنا نباشد اما مخاطبان عادی و مردم عامه به‌هیچ‌عنوان در حد و اندازه‌های این شاعر بزرگ با وی آشنا نشده‌اند.
هوشنگ ایرانی شاعر و مترجم خلاق ایرانی در سال ۱۳۰۴ در همدان دیده به جهان گشود. وی که دیپلم ریاضی اخذ کرده بود؛ در سال ۱۳۲۵ در امتحان ورودی نیروی دریایی شرکت کرد و پذیرفته شد و برای کارآموزی به انگلستان اعزام شد؛ اما زندگی سخت نظامی باروحیه‌ی ایرانی سازگار نبود و پس از چند ماه از انگلستان فرار کرد و به فرانسه رفت؛ سفری که به پختگی و تجربه‌اندوزی بیشتر ایرانی کمک کرد. وی سپس به اسپانیا رفت و زبان اسپانیولی آموخت و سپس با دریافت درجه‌ی دکترا به وطن بازگشت.
فعالیت ادبی ایرانی همچون بسیاری از هم‌نسلانش با انتشار مجله‌ی «خروس‌جنگی» همراه بود. در بیانیه‌ی انجمن خروس‌جنگی به نکات جالبی اشاره شده بود؛ از جمله این‌که هنر خروس‌جنگی هنر زنده‌هاست. این خروس، تمام صداهایی را که بر مزار هنر قدیم نوحه‌سرایی می‌کنند، خاموش خواهد کرد.
ایرانی یکی از استعداد‌های آوانگارد و برجسته‌ی شعر منثور ایران بود و با زبان منحصربه‌فرد خود، ایده‌های خلاقانه‌ی خود را در متن اجرا می‌کرد. آنچه در کارهای هوشنگ ایرانی قابل‌ملاحظه است، درک درستی است که وی از مفهوم شعر منثور دارد؛ یعنی کاربرد زبان در جهتی غیر از ترکیب مبتذل و عادی آن. ایرانی از نخستین استعدادهایی است که در آن سال‌ها با شعر مدرن غرب تماس مستقیم داشت و در جهتی حرکت می‌کرد که جریان‌های مدرن شعر غرب در آن سال‌ها در همان مسیر حرکت داشتند. فضای شعر منثور او نه آن شعارهای تند سیاسی و مقاله‌های روشن‌فکرمابانه بود و نه آه و ناله‌های ادبی نویسان آن سال‌ها که از روزگار قبل از کودتا در ایران نوشته می‌شد.
فضای شعری ایرانی، فضای شاعرانه‌ی آثار شعرای غرب است که از وقاری فلسفی و زمینه‌ای جدی در تلقی از ماهیت شعر و شعر منثور سخن می‌گوید. شاید مهم‌ترین خصیصه‌ی شعر منثور ایرانی در حوزه زبان که جوهر این‌گونه شعر است استفاده او از حس‌آمیزی باشد. منظور از حس‌آمیزی ترکیب تصاویری است که در آن دو حس در کنار یکدیگر و به یکدیگر گره می‌خورند مثل صدا و رنگ، مانند سخن شیرین و صدای روشن و یا مانند جیغ بنفش. درهرحال هوشنگ ایرانی کوشش چشمگیری برای انحراف از عرف مبتذل زمان کرد و تأثیر بسزایی بر شاعران بعد از خود گذاشت.
فعالیت ایرانی در حوزه شعر محدود به انتشار چهار مجموعه شعر به نام‌های «بنفش تند بر خاکستری»، «خاکستری»، «شعله‌ای پرده را برگرفت و ابلیس بیرون آمد» و «اکنون به تو می‌اندیشم، به توها می‌اندیشم» می‌شود. از ترجمه‌های موفق ایرانی می‌توان به «چهارشنبه‌ی خاکستری» الیوت و «ناله‌هایی از زندان ردینگ» اثر اسکاروایلد اشاره کرد.
ایرانی سرانجام در سال ۱۳۵۲ بر اثر ابتلا به سرطان حنجره درگذشت.

  • نویسنده : 1007