به گزارش دلفین، قلعه لشتان قرنهاست که در جوار بنادر لنگه و کنگ قرار دارد و درهای مخروبه آن به روی همه گشوده است ولی تا امروز چهره پیر و فرتوت این قلعه تاریخی از زیر نقاب اسرارآمیز زمان بیرون نیامده و کسی پی به راز و رمزهای آن نبرده است. قلعه لشتان که یکی از آثار تاریخی ایرانزمین بهحساب میآید، به فاصله ۶ کیلومتری شمال شرقی بندرلنگه و شمال غربی بندرکنگ بر فراز کوهی به ارتفاع ۱۰۰ متر قرار گرفته و از بالای آن بهخوبی میتوان دو بندر و پایگاه نیروی هوایی واقع در ۳۰ کیلومتری شمال عربی و نیز کنارههای خلیج فارس را دید. بااینحال امروز نه با یک اثر تاریخی که با یک مخروبهی رها شده روبهرو هستیم.
قلعهای متعلق به زمان هخامنشیان
پیرمردان بندرلنگه میگویند که بنای قلعه لشتان به چندین قرن پیش میرسد و عقیده دارند که این قلعه در زمان هخامنشیان بنا شده و بعدها به دست پرتغالیها، فرانسویان، آلمانیها و مهاجران چندین کشورهای دیگر افتاده و مرکز استقرار لشکریان این کشورها بهخصوص پرتغالی بوده است.
البته این قلعه بعدها به دست شیوخ عرب و اشرار و دزدان افتاده است و قلعه لشتان نیز همچون تخت جمشید که به دست اسکندر به آتش کشیده شد، به دست همین افراد ویران شده است.
لشتان به روایت سلطانعلی بهبهانی
بااینحال «سلطانعلی بهبهانی» تاریخ بنای قلعه لشتان را سال ۹۰۴ هجری قمری ذکر کرده است. وی در کتاب خود چنین ذکر کرده که مناره و دخمههای سنگی لشتان که شبیه غارهایی است که انسانهای غارنشین در آن میزیسته، در ارتفاعات آن باقی مانده است و بی شاهت به دخمهها و منارههای چلخونه شبانکاره دخمههای فوقانی ارتفاعات شمالی بندر طاهری نیست.
مشخصات ظاهری
قلعه جنگی لشتان ارتفاعی قریب به ۲۰۰ متر و مساحتی بیش از ۳۰ هزار مترمربع دارد. دورتادور قلعه دیواری از سنگ بنا نهاده شده و در هر چندمتر به چندمتر یک برج دیدهبانی ساخته شده است. با توجه به ساختار این قطعه، افراد حاضر در آن اطراف قلعه و روستاهای دور و نزدیک را زیر نظر داشتهاند.
ورودی قلعه لشتان پلکان بسیار زیبا و مرمری بوده که از سنگ کوه تراشیده شده و شبیه پلههای تخت جمشید است ولی متأسفانه پلهها در مرور زمان و به دلیل بیتوجهی مسئولان از بین رفته و بهدشواری میشود وارد قلعه شد.
گورستانهای تاریخی
درون این قلعه تاریخی چندین گورستان بزرگ نیز به چشم میخورد که از هزاران قبر سنگی کوچک و بزرگ تشکیل شده است و وسعت این گورستان و تعداد قبرها حکایت از آن دارد که عمر قلعه بیش از این حرفهاست که گفتهاند.
همچنین در پشت این قلعه یک گورستان دیگر وجود دارد که به علت نبود جا در درون قلعه، ساکنان بندرلنگه اموات خود را به پایین قلعه برده و آنجا دفن میکردهاند و باید گفت وجود سنگهای دیواره و سرپوش قبرها سبب شده است که گورستان قلعه بعد از سالیان بسیار هنوز بهصورت اولیه باقی بماند و قبرها کوچکترین تغییری نکنند و اگر در ساختمان قبرها دقتی شود، درخواهیم یافت که ساکنان قلعه به اموات خود اهمیت بسیاری میدادهاند و خود را موظف به حفظ قبور آنها میدانستهاند.
خطوط روی سنگها و انسان هوشمند گذشته
در این قلعه بزرگ و روی بعضی از تختهسنگها خطوطی رسم شده است که میتوان آن را به بدن نیمهتمام حیوانات یا محدوده شهرها و دریاها تشبیه کرد. بههرحال این نقشها گویای راز و رمزی است که حقیقت آنها بر ما روشن نیست و اگر فکر کنیم که این خطوط براثر باران یا بهصورت تصادفی به وجود آمدهاند در اشتباه خواهیم بود چراکه رسمکننده این خطوط انسان هوشمند گذشته است که روزگاری ساکن قلعه لشتان بوده است.
راهروهای قلعه و دیوارهای سنگی
درون این قلعه دهها راهروی سنگی، دخمه و اتاقهای حجاریشده وجود دارد که ثمره کار گروهی است. در ترکیب اتاقها و راهروها هنوز تغییر چندانی حاصل نشده و در اتاقها طاقچههایی به چشم میخورد که از حوصله و ظرافت کار و تسلط سنگتراشان حکایت دارد. قلعه صدها آبانبار کوچک و بزرگ در دل خود جا داده و دارای اسطبل و محلهای مخصوص نگهبان است.
از ظاهر راهروهای سنگی چنین برمیآید که تا دوردستها ادامه داشتهاند اما بهمرورزمان از بین رفتهاند. یکی از راهروها با دیواره سنگچین شده از وسط قلعه بهسوی بندرکنگ منحرف شده است و از سوی دیگر در نزدیکی ساحل بهموازات این قلعه برجی سر از آب بیرون آورده که گفته میشود این برج با قلعه راه ارتباطی داشته و ساکنان قلعه هنگام مبارزه اسلحه و آذوقه موردنیازشان را با کشتیهای مربوطه از طریق همین تونل تأمین میکردهاند و همچنین راه رفتوآمد ساکنان قلعه به دریا همین تونل بوده است.
در رابطه با لشتان و برج دریا داستانهای بسیار نقل میکنند و در هر نقلقول از نقب زیر دریا هم ذکری است. برخی از ساکنان بندرلنگه میگویند: برج با تونلی زیردریایی به قلعه راه داشته و در مبارزات ساکنان قلعه اسلحه و آذوقه موردنیاز آنها با کشتی از طریق همین تونل زیردریایی تأمین میشده است.
یکی از اهالی بندرکنگ نیز در همین رابطه به ما گفت که حدود چند سال پیش هنگام حفر چاه در باغ خود این راهرو را دیده که از یک طرف به دریا و از سوی دیگر به سمت قلعه لشتان ادامه داشته است.
میراث فرهنگی باید دستبهکار شود
اگر حرف این شهروند بندرکنگی صحت داشته باشد، از این راهرو نقبهایی به قلعه پرتغالیها و کاروانسرای بندرکنگ نیز زده شده و از زیرزمین بدون آنکه کسی متوجه آنها شود به قلعه لشتان و برج مدور داخل دریا و قلعه پرتغالیها و کاروانسرای کنگ رفتوآمد میکردهاند. حال باید میراث فرهنگی برای پیدا کردن این تونل که سالهاست زیر خاک مانده دستبهکار شود و اسرار درون آن و هویت آن را شناسایی کند.
قلعه نیاز به مرمت دارد
اگر بیخیال راه زیرزمینی هم شویم، روی زمین هم قلعه لشتان نیاز مبرمی به ترمیم و حفاظت دارد. کارشناسان امر معتقدند قسمتهایی از این قلعه را میتوان بهراحتی به همان حالت اولیه بازسازی کرد و به ساختمان قلعه شکل بخشید؛ اما متأسفانه تا امروز هیچگونه اقدامی در جهت مرمت و احیاء این قلعه صورت نگرفته است.
رونق گردشگری تاریخی
بیشک اگر نسبت به ترمیم و نگهداری از این قلعه قدمی برداشته شود، علاوه بر آنکه از اثری تاریخی فراموشی در امان خواهد ماند، میتواند به رونق گردشگری منطقه نیز کمک کند. یکی از اهالی بندرلنگه به نام محمدخانی در همین رابطه گفت: قلعه لشتان یکی از آثار تاریخی ارزنده لنگه است ولی راهی که منتهی به محل قلعه میشود آنقدر پرپیچوخم و ناهموار است و گذرگاهها بهقدری کثیف و غیربهداشتی شده که مشتاقان را هم از بازدید این بنا منصرف میکند.
وی گفت: اگر شهرداری بندرلنگه بلواری استاندارد با تمامی امکانات در کنار این دژ ارزنده احداث کند مردم در زمان اوقات فراغت میتوانند از این اثر تاریخی بازدید کنند و کسب درآمدی هم برای جامعهی محلی خواهد بود، چون ارتفاع قلعه زیاد است و از هوای بسیار مطبوعی دارد.
گزارش اختصاصی:عبدالحسین اسدپور
این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است
- نویسنده : 1001
Friday, 29 March , 2024