عده‌ای فلسفه را دانش تبیین جهان خوانده‌اند و گروهی مجموعه‌ای از اطلاعات برای تفسیر آن. اما در بیان کلی فلسفه مجموعه‌ای از اطلاعات نیست بلکه پرسشگری و خردورزی است.

به گزارش دلفین، شاید سخت‌ترین کار در جهان پاسخ دادن به پرسش «فلسفه چیست؟» باشد و در طول اعصار مختلف بسیاری از فلاسفه در مقابل این پرسش بنیادین سعی کرده‌اند تا از دیدگاه خود مسئله را شرح دهند اما همواره گوشه‌ای از کلیت ماجرا ناگفته یا غیرملموس باقی مانده است. عده‌ای فلسفه را دانش تبیین جهان خوانده‌اند و گروهی مجموعه‌ای از اطلاعات برای تفسیر آن. اما در بیان کلی فلسفه مجموعه‌ای از اطلاعات نیست بلکه پرسشگری و خردورزی است. برای قدم نهادن در وادی فلسفه باید مدام پرسشگر باشید، اما پرسشگری به معنای طرح سؤالات سخت و کلی نیست، بلکه باید از سؤالات کودکانه جهان را شناسایی کرد تا امکان بازشناسایی و بازتعریف و تولید مفاهیم میسر باشد.
انسان‌هایی از جنس ما که فیلسوف نیستند، باید فلسفه‌ای داشته باشند، باید با سؤال کردن جهان را دوباره و هزارباره برای خود معنا کنند. دوباره ازاین‌رو که به ما تعاریف خود را گفته‌اند تا در بند و اسارت ذهنی آن‌ها باشیم، هزارباره ازاین‌رو که باید مدام تازه بود.
اما انسان بدون پرسش، چه تفاوتی با حکاکی‌های تاریخی در کتیبه‌ها دارد؟! انسانی که برای شکستن اندیشه‌های کهنه تلاش نمی‌کند، چه تفاوتی با بت‌پرستان دارد؟!
باید فکر کرد به اینکه میان این‌همه اندیشه و ایدئولوژی حاکم چه باید کرد؟ آیا باید در میان این طبقات زندگی کرد؟ یا آن‌ها دگرگون و جهانی ورای آن‌ها ساخت؟
اما اگر در پی توقف یک سیر با رسیدن به پرسش سؤالات فلسفی خود هستید، سخت در اشتباهید چراکه انسان در سؤال‌هایش زنده است، نه در پاسخ به سؤالات. زمانی که انسان با پاسخی آرام می‌گیرید، از کشف‌های دیگر و نگاه کردن به جهان دور می‌ماند.
این مسئله باید مورد تفکر قرار گیرد و عمیق به آن اندیشیده شود که آیا بعد از رسیده به پاسخ، وارد یک زندگی تکراری و کسل‌کننده نمی‌شویم؟! و ارزش زیستن خود را نابود نمی‌کنیم؟
این پذیرفتن چیست که این‌همه زنده زیستی را نابود می‌کند؟ این پاسخ چیست که این‌همه کشنده است؟ و این سؤال همه‌ی کنش زنده نگه‌دارنده‌ی انسان است که بی آن راهی جز مرده‌وار زیستن نخواهد داشت.

یادداشت اختصاصی: گلاره روشنگر

این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است

  • نویسنده : 1001