دلفین در یادداشتی اختصاصی جایگاه زنان در جامعه جهانی را از گذشته تا به امروز مورد بررسی قرار می دهد.

سازمان‌هاي جهاني برنامه‌هاي مختلفي را براي توانمندسازي زنان دنبال مي‌کنند و هدف آن تخصيص منابع بيشتر براي توزيع و دسترسي عادلانه‌تر امکانات است و آن‌ها نقش‌هاي جنسيتي را نيز مورد تأکيد قرار مي‌دهند. با اين وصف در فرآيند جهاني‌شدن توجه به تمايز جنسي از جنبه‌ي نقش‌ها، خصوصيات و ويژگي‌هاي موسوم به زنانه کمتر جاي بحث پيدا مي‌کند. اگرچه در جلب مشارکت، زنان نيز با نسبت‌هاي مشابه مردان، عهده‌دار مسئوليت هستند، اما در زمان تقسيم منافع حاصل از کار، مردان از سهم بيشتري بهره‌مند مي‌شوند. چنانچه سهم فعاليت زنان را با ارائه آمار در دهه‌هاي گذشته به‌خصوص در برنامه‌هاي توسعه بررسي کنيم، ارزيابي آن‌قدري آسان‌تر مي‌شود. درست است سازمان ملل متحد، دهه‌هاي ۱۹۶۰و ۱۹۷۰ را دهه‌هاي توسعه اعلام کرده است.

اما در آغاز دهه ۱۹۸۰ با آمارهاي نه‌چندان مطلوبي در خصوص فعاليت زنان روبرو هستيم: «۶۷ درصد ساعات کار جهان به زنان تعلق دارد.» ، «زنان حدود ۱۰ درصد درآمد جهان را به دست مي‌آورند.»، «دوسوم بي‌سوادان جهان را زنان تشکيل مي‌دهند» و بالاخره «زنان کمتر از يک درصد از دارايي جهان را در اختيار دارند.»

در يافته‌هايي  که سازمان ملل در سال ۱۹۸۵ از گزارش‌هاي جمع‌آوري‌شده به مناسبت دهه زن (۱۹۸۵-۱۹۷۶) به عمل‌آورده است، يافته‌هاي زير مورد تأکيد قرار گرفته‌اند:

– تقريباً همه کارهايي که در محيط خانه صورت مي‌گيرد، به‌وسيله زنان انجام مي‌پذيرد و اگر کارهاي خارج از منزل را نيز به آن بيفزاييم مي‌توان نتيجه گرفت که اکثر زنان در يک روز به‌اندازه دو روز کار مي‌کنند.

-زنان يک‌سوم نيروي کار رسمي جهان را تشکيل مي‌دهند، اما در کارهايي اشتغال دارند که پايين‌ترين مزد به آن پرداخت مي‌شود و بيش از مردان نسبت به بيکاري آسيب‌پذيرند،‌ از آن گذشته، درازاي کار مشابهي که زنان و مردان آن را انجام مي‌دهند، زنان سه‌چهارم مردان مزد دريافت مي‌کنند.

-زنان نيمي از مواد غذايي جهان را توليد مي‌کنند، بااين‌همه، به‌ندرت مالک زميني هستند و همچنين به‌سختي مي‌توانند وامي دريافت کنند و علاوه بر اين در طرح‌ها و پروژه‌هاي کشاورزي نيز مورد غفلت قرار مي‌گيرند.

– مراقبت‌هاي بهداشتي که زنان براي خانواده ‌خود اعمال مي‌کنند، بيشتر از خدماتي است که از سوي جامعه براي خانواده ارائه مي‌شود. بر اين اساس زنان در زمينه اولويت پيشگيري از بيماري‌ها، بر مداوا و بهبود وضعيت بهداشتي خانواده خود پيشگام بوده‌اند.

– نسبت بي‌سوادي زنان به مردان در جهان همچنان سه‌به‌دو باقي مانده است، اما درهمان حال آمار ثبت‌نام مدارس نشان مي‌دهد که فاصله موجود بين آموزش دختران و پسران به‌تدريج کاهش مي‌پذيرد و از بين مي‌رود.

-اگرچه ۹۰ درصد کشورهاي جهان داراي تشکيلاتي براي پيشرفت پايگاه اجتماعي زنان هستند، بااين‌وجود زنان به علت آموزش کمتر و نداشتن اعتمادبه‌نفس و کار و مسئوليت سنگين‌تر در سطوح مختلف تصميم‌گيري در کشور حضور کمتري دارند.

یادداشت اختصاصی: مهدی زارعی

  • نویسنده : 1008