این روزها اغلب کارکنان شرکت‌ها، ادارات و سازمان‌ها از وضع محل کارشان ناراضی‌اند و اغلب شکوه دارند که گروهی برای دست یافتن به صندلی و پست و مقام به هر کار پستی تن می‌دهند.

به گزارش دلفین، خودزنی، کار نازیبایی است که مروجان متعددی دارد. شوربختانه جامعه‌ی ما پر از آدم‌های ترسو و بی‌اراده شده است. هرچقدر آدم‌های به‌اصطلاح «آویزان» در جامعه بیشتر باشند، ضریب خودزنی‌ها و حذف انسان‌های شریف افزون‌تر می‌شود. قطعاً کسی نیست که دو نیاز اساسی جوامع بشری، توجه و احترام را انکار کند.
در جوامع جهان سوم که رانت و رابطه حرف اول را می‌زند، بی‌احترامی و کم‌توجهی کاملاً مشهود است. اتفاق ناخوشایندی که تأثیرات مخرب فراوانی دارد و بارزترین آن‌ها، خودزنی و دیگرزنی است. حرکاتی که درواقع به‌صراحت باید عنوان زشت را به آن‌ها اطلاق کرد. عادی‌انگاری در این بدرفتاری‌ها، سطح رفتار و اخلاق‌مداری را در ادارات کاهش داده است و انسان‌ها در سطح نازلی از ارتباط قرار دارند.
درنهایت تأسف باید گفت که دچار دعوای درونی با خودمان شده‌ایم و هزینه و انرژی زیادی را از خودمان می‌گیریم. اصلاً همدیگر را به رسمیت نمی‌شناسیم و این مدل رفتاری بدون تردید معضلی بزرگ است. علی‌رغم ارتباط خوبی که با دوستان در مجموعه‌های مختلف دارم اما نه گلایه‌ها از گرانی، نوسان قیمت ارز، تحریم، خودتحریمی و … که عدم آرامش روحی و روانی در محل کار برایم بسیار آزاردهنده است.
این روزها اغلب کارکنان شرکت‌ها، ادارات و سازمان‌ها از وضع محل کارشان ناراضی‌اند و اغلب شکوه دارند که گروهی برای دست یافتن به صندلی و پست و مقام به هر کار پستی تن می‌دهند و عوامل به‌ظاهر قدرت هم بیشتر در پی تخریب شخصیت کارکنان هستند. برخی افراد بیشتر به‌جای مثبت و کارآمد بودن درصدد یافتن نکات ضعف همکاران هستند تا آن را دستاویزی قرار دهند برای خودشیرینی. بله‌قربان‌گوها در مجموعه‌ها، عوامل اصلی این نابسامانی‌ها هستند. خیلی شرم‌آور است که در خیلی از شرکت‌ها و ادارات نیروی طرد شده داریم و عده‌ای به هر بهانه‌ای متوسل می‌شوند تا نیروهای خلاق و مبتکر را کنار بزنند و آن‌ها را تحقیر و عزت‌نفسشان را لگدمال کنند. ناگفته نماند که بعضی از افراد خود را منتسب به نماینده یا ارگان خاصی می‌دانند و با دستاویز قرار دادن نام و جایگاه آنان برای خود دکان راه انداخته‌اند. ایجاد حلقه‌های سیاسی در محل کار، شرایط رقابت سالم و همچنین انرژی، انگیزه و در نتیجه بهره‌وری را از سایر کارکنان می‌گیرد. پیشرفت در کار مستلزم ورود به حلقه‌های مذکور است. تکلیفمان با خودمان روشن نیست. سرمایه‌های اجتماعی‌مان را فدای جریانات نابرابر می‌کنیم که نه‌تنها موجب فرار مغزها بلکه باعث گریز نسل‌ها می‌شود. شکاف طبقاتی با دست یافتن به ثروت‌های بادآورده از دیگر ره‌آوردهای عدم نظارت، توجه و احترام به دیگر اقشار جامعه است.

یادداشت اختصاصی:یوسف ملایی

این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است

  • نویسنده : 1001