به گزارش دلفین، حیات و ممات رسانهها بهشدت به عنصر زندگیبخشی به نام پول وابسته است. این وابستگی تا حدی است که اگر پشتیبانی مالی روابط عمومیها و سایر ذینفعان در کار نباشد، مدیران رسانه قادر به انتشار حتی یک شماره هم نیستند.
این موضوع سرسپردگی عجیبی به همراه دارد که ناخواسته منجر به رواج دروغپراکنی میشود. گاهی آمارهایی از ادارات، شرکتها و مخصوصاً صنایع منتشر میشود که کارکنان همان مجموعه، رسانه را به تمسخر میگیرند و موجب بیاعتمادی به آن رسانه خاص و همچنین به سایر رسانهها میشود.
در استان هرمزگان اغلب رسانهها تریبون روابط عمومیها شدهاند و مطالب ارسالی را که ترجیحاً آمارهای دروغین هستند، بیکموکاست برای خوشآمد صاحبانسرمایه انعکاس میدهند و این وضعیت باعث شده است تا جایگاه رسانهها عمیقاً افت کند. جالب است که بعضی از روابط عمومیها خود یا مالک رسانهها هستند یا برای رسانهها کار میکنند و این مسئله دست آنها را حتی برای بیان نقد منصفانه میبندد.
رسانهای که قدرت نقد نداشته باشد، طبیعتاً تأثیرگذاری کمتری دارد و از رسالت واقعی خود غافل میماند و به جای اینکه پل ارتباطی بین مردم و مسئولان باشد، تنها به یک پایگاه تبلیغاتی تبدیل میشود؛ تا جایی که نزد خود روابط عمومیها نیز جایگاهش تنزل مییابد.
البته دراینبین تقابل بینرسانهای نیز صورت میپذیرد و اختلافات اهالی رسانه وسعت میگیرد. اختلاف ریشهدار رسانههای استان هرمزگان نیز بیشتر بر سر یکسری مطالب پیشپاافتاده از این قبیل مسائل حزبی، گروهی و جنگ بر سر قدرت است که به کاهش اقبال عمومی نسبت به آنها منجر شده است. رسانههایی که نزد همصنفان خودشان جایگاهی ندارند چطور باید توقع داشته باشیم از سوی سایر اصناف مورداحترام قرار بگیرند.
این روزها در این خانواده اختلاف شدیدی وجود دارد و تا وضع بدین منوال باشد نهتنها نباید توقع تأثیرگذاری، جریان سازی و هویتسازی داشت بلکه افراد با زیادهخواهی، اقدامات سایر رسانههای را که بهصورت حرفهای و صادقانه کار میکنند، کمارزش یا بیارزش خواهند کرد.
البته تنخواه روابط عمومیها نیز چندان در جیب رسانهها نمیرود و در یک دور باطل، لوحها و تندیسهای بیارزش از سوی روابط عمومیها خریداری میشود تا وزن سبکشان روی صندلی ریاست و مدیریت سنگین جلوه کند.
با این حال تولید محتوای جذاب ترجیحاً بومی میتواند در بلندمدت آشتی مخاطب و رسانههای محلی را رقم بزند. ازآنجاییکه رسانههای مکتوب ما بیشتر مخاطب محور نیستند، مخاطب باهوش نیز از آنها گریزان است. اقبال به فضای مجازی از ضعف رسانهها در تحلیل، پیگیری و پوشش خواستههای واقعی جامعه است.
رسالت واقعی رسانههای محلی، پوشش مسائل اجتماعی جامعه بومی، شکل دادن افکار عمومی و فرهنگسازی در راستای منافع ملی و منطقهای است تا در این همسویی منابع پژوهشی ارزنده برای نسلهای بعدی باشند؛ اما نسل بعدی شاید اینگونه قلمزدن ما را اصلاً نپسندد و هیچ جذابیتی برایش نداشته باشد.
وابستگی اقتصادی رسانه، مخاطب نشناسی، سواد اندک رسانهای، کمبود آموزش اصولی، مشکلات فنی، کاهش تعداد گزارشهای تولیدی و شمارگان کم نشریات از دیگر مشکلات رسانههای استان هرمزگان بهحساب میآید.
یادداشت اختصاصی:یوسف ملایی
این مطلب در نشریه منتشر شده است
- نویسنده : 1001
Monday, 6 May , 2024