باید بپذیریم که سرنوشت متخلفان شهرداری های مختلف استان، مدیران صنایع متمول، مدیران کل و شبکه های فساد در مناطق آزاد هیچ گاه برای مردم تبیین نشده است و شاید عموم اجتماع به این نتیجه رسیده اند که دیگر عزمی برای مبارزه با فساد به صورت عملی و جدی وجود ندارد.

به گزارش دلفین، اگر چه هر از گاهی از گوشه و کنار استان خبرهایی مبنی بر بازدشت فردی تحت اتهام مفسد اقتصادی، اختلاسگر و متخلف مالی به گوش می‌رسد اما اطلاع رسانی نشدن عاقبت این پرونده یا حتی در مواردی مشاهده‌ی راست‌راست راه رفتن آنان در اجتماع و خندیدن به ریش مردم و قانون این حس را در افکار عمومی به وجود می‌آورد که نکند تمام این اتفاقات یک بازی از پیش تعیین شده و تنها بده‌بستان یا خط و نشان پلاستیکی برخی از گروه‌های سیاسی و اقتصادی برای یکدیگر است.
در شرایطی که برخوردهای قضایی با فسادهای مالی و اداری در ابتدا موجی از امید را در دل افراد جامعه به وجود می‌آورد و آحاد مختلف، جامعه را در مسیر اصلاح تصور می‌کنند اما همزمان باید بیم آن را داشت که تعلل در برخورد و مماشات و پذیرش سفارش و فشار لابی‌ها تاثیر ویرانگری بر اعتماد عمومی و کاهش سرمایه‌های اجتماعی می‌گذارد.
بی‌شک عدم حساسیت کافی برخی از مدیران کشوری بر فسادهای مالی و اداری ریشه‌ی بسیاری از نابسمانی‌های امروز است و مردم در خلوت خود سرنوشت بابک زنجانی‌ها را با یک معترض ساده‌ی کف خیابان مقایسه می‌کنند و همین مقایسه آنان را به ناامیدی و یاس می‌کشاند، رخدادی که صدمات جدی برای نظام و کشور در پی داشته است و همچنان خواهد داشت.
باید بپذیریم که سرنوشت متخلفان شهرداری های مختلف استان، مدیران صنایع متمول، مدیران کل و شبکه های فساد در مناطق آزاد هیچ گاه برای مردم تبیین نشده است و شاید عموم اجتماع به این نتیجه رسیده اند که دیگر عزمی برای مبارزه با فساد به صورت عملی و جدی وجود ندارد و شنیده نشدن نقد رسانه‌ها و عدم پیگیری افشاگری‌های رسانه‌ها نسبت به تخلفات نیز بر این مساله دامن زده است.
در این وضعیت بازنگری امور از درجه‌ی اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و دلسوزان باید یک بار دیگر در سیاست‌های کلی خود بازنگری کنند.

  • نویسنده : 1001