مسئولانی که عادی انگاری می‌کنند، قطعاً آدم‌های عادی هستند.

به گزارش دلفین، مسئولانی که عادی انگاری می‌کنند، قطعاً آدم‌های عادی هستند. آن‌ها بی‌ملاحظه به پیرامون خویش، به پیش و پس یا در گرداگرد یک محور خاص، آمدوشد می‌کنند و دانه‌های خلاقیتشان به‌هیچ‌وجه دیده نمی‌شود. جای خالی چهره‌های خلاق در کلان‌شهرها به‌شدت احساس می‌شود و بندرعباس هم یکی از همان شهرهایی است که از ابعاد مختلف می‌توان نبود خلاقیت را در آن موردبررسی قرار داد.
موضوع بسیار ارزشمند و تأثیرگذار، تابلوهای شهری است. این تابلوها ضمن عمل به‌عنوان راهنمای شهری، بیانگر فرهنگ، هویت، ادبیات، اندیشه و زیست ما نیز هستند و باید در رابطه با آن حساسیت داشت.
اشتباه مشترک و تحمیلی
تهران به‌عنوان پایتخت سیاسی ایران، به‌گونه‌ای القا کرده است که مسئولان سایر استان‌ها از سالیان متمادی به این باورمندی رسیده‌اند که باید غلام حلقه‌به‌گوش آن‌ها باشند. تهرانی‌ها سایز، ارتفاع، رنگ، نوع، قلم و …تابلوها را بدون توجه به اقلیم، فرهنگ و باور مردم سایر مناطق انتخاب و به گستره پهناور ایران‌زمین تحمیل می‌کنند اما اگر مسئولان شهری اندیشمند و نوآوری داشتیم، بر اساس المان‌های شهری، تابلوها را طراحی می‌کردند و با رنگ متناسب با شرایط جغرافیایی و سایر پارامترها، به جذابیت و زیبایی شهر خود می‌افزودند.
اسم‌های تکراری
تکرار اسم کوچه‌ها، خیابان‌ها، بزرگ‌راه‌ها، میدان‌ها، مجتمع‌ها، ساختمان‌ها و … در کشور و به‌تبع آن در استان ما توی ذوق می‌زند. گاهی این اسم‌ها ضمن تکراری بودن با شهرهای دیگر در همان شهر هم بارها تکرار می‌شود. بدتر از آن اسم انتخابی با مکان سنخیت معنایی ندارد، از جانب دیگر در تابلوها هیچ استاندارد خاصی اعمال نشده است و بیشتر نام‌ها دلپذیر و جذاب نیستند.
تابلوهای گیج‌کننده
برخی از تابلوها واقعاً نبودشان بهتر از بودشان است؛ مثلاً اسم خیابان چیز دیگری است و اسم کوچه‌هایش چیزی دیگر گاهی حتی شماره کوچه‌ها نیز پس‌وپیش است. این مسئله به سردرگمی شهروندان و مسافران منجر می‌شوند که البته نه در بافت قدیمی که در گران‌قیمت‌ترین و جدیدالاحداث‌ترین مناطق شهر هم این نقصان نمایان است.
هویت زدایی در قالب هویت بخشی
اغلب ما احساس غرور می‌کنیم که به شهرمان هویت بخشی می‌کنیم اما به اعتقاد من هویت زدایی در حال اتفاق است. به‌عنوان‌مثال شورای نام‌گذاری بندرعباس احساس کرده که با بعضی از نام‌گذاری‌ها خدمات ارزنده‌ای به جامعه می‌کند اما غافل از اینکه ندانسته هویت شهری و جایگاه بزرگان را زیر سؤال می‌برد.
نام‌گذاری خیابانی به نام محمدعلی مینابی بندرعباسی، ملقب به سدیدالسلطنه و متخلص به عاری و معروف به سدیدالسلطنه کبابی، شاعر، نویسنده و مورخ ایرانی اهل بندرعباس تحت عنوان «سدید» اصلاً خوشایند، برازنده و پسندیده نیست زیرا سبک شمردن نام بزرگان و درواقع نوعی توهین به وی و ناچیز دانستن خدمات ارزنده‌ وی است. منطقی بود که حداقل نوشته شود «سدیدالسلطنه کبابی» و سردیس و تابلو یادبودی از افتخاراتش در کنار تابلو خیابان نصب می‌شد؛ بنابراین هنوز هم دیر نشده است و باید هر چه سریع‌تر نسبت به رفع آن اقدام کنند.
لازم به ذکر است که آرامگاه سدیدالسلطنه در قبرستان قدیمی سید کامل بندرعباس در مرکز شهر قرار دارد اما خیابانی در چهارراه پردیس در حوالی دانشگاه آزاد به نام وی نام‌گذاری شده است. بهتر بود که خیابان «سدیدالسلطنه کبابی» منتهی به آرامگاهش می‌شد یا همان خیابان کارگزاری سابق را که محل زندگی کارگزار منزل «سدیدالسلطنه کبابی» بود، بدین نام نام‌گذاری می‌کردند یا بهتر از آن، این بود که مکانی پژوهشی و فرهنگی را به نام عزیز او مزین می‌کردند.
در این شرایط می‌طلبد تا با استفاده از متخصصان امر پروژه‌ی هویت‌سازی در هرمزگان پیش برود تا خروجی آن هویت‌زدایی نباشد.

این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است

  • نویسنده : 1001