فرخنده پیشدادفر یکی از بانوان موفق در حوزه ادبیات و مردم‌شناسی است که در سال ۱۳۲۸ در آبادی «درتوجان» در هرمزگان به دنیا آمد.

به گزارش دلفین، فرخنده پیشدادفر یکی از بانوان موفق در حوزه ادبیات و مردم‌شناسی است که در سال ۱۳۲۸ در آبادی «درتوجان» در هرمزگان به دنیا آمد. وی از سال ۱۳۴۷ فعالیت خود را از طریق برنامه‌های رادیویی که در آن زمان تنها رسانه‌ی رسمی کشور بود، آغاز کرد و تصمیم گرفت کارش را جدی‌تر مانند بسیاری از جوانان سراسر کشور به‌رایگان برای مرکز فرهنگ مردم «انجوی شیرازی» بنویسد. از تألیفات وی که عمدتاً بر پایه روایات شفاهی است می‌توان به «فرهنگ مردم درتوجان» اشاره کرد که سال ۱۳۸۰ به چاپ رسید. این کتاب درمجموع در ۷ جلد چاپ شده و به موضوع‌هایی شامل، آداب‌ورسوم مردم درتوجان، کوه‌ها و گیاهان منطقه و روش استفاده، بیماری‌ها و روش درمان، بازی‌ها و دست‌نوشته‌های نجوا پرداخته است.
کتاب‌های وی به دو گویش نوشته شده‌اند و مرجع خوبی برای دانش‌جویان و دانش‌آموزان محسوب می‌شود. پیشدادفر به دلیل علاقه زیاد به تاریخ اجتماعی استان هرمزگان به‌خصوص درتوجان، تعداد ۳۹ قلم اشیاء مردم‌شناسی مربوط به درتوجان را به میراث فرهنگی استان اهدا کرده است.
کتاب‌های فرهنگ مردم درتوجان، افسانه‌های مردم ایران، واژه‌ها در فرهنگ مردم درتوجان، آزادگان و آیین جهان مداری و گزیده‌ای از اشعار فردوسی از دیگر آثار فرخنده پیشدادفر است. از همین رو به سراغ وی رفتیم تا در گفت‌وگویی حضوری با این بانوی موفق به گپ‌وگفت بپردازیم.
به‌مرورزمان دست‌به‌قلم شدم
فرخنده پیشدادفر در گفت‌وگو با دلفین اذعان داشت: در آغاز، نویسندگی را به‌صورت حرفه‌ای بلد نبودم اما به‌مرورزمان دست‌به‌قلم شدم و از سال ۱۳۴۷ تصمیم گرفتم کارم را به‌صورت جدی‌تر آغاز کنم؛ از همین رو کتاب اول را برای آقای انجوی شیرازی به‌صورت رایگان نوشتم و بنا را بر این گذاشتیم که کتاب‌های بعدی را با کمک ایشان منتشر کنیم.
وی اضافه کرد: در همان سال ۱۳۴۷ وارد صداوسیمای مرکز خلیج‌فارس شدم و تا سال ۱۳۵۹ در این سازمان مشغول به کار بودم و پس از آن نیز بازنشسته شدم.
حمایت و سرمایه‌ای نداشتم
از پیشدادفر درباره‌ی مرارت‌ها در چاپ آثارش پرسیدیم که اذعان کرد: برای چاپ کتاب‌هایی که می‌نوشتم نیاز به حمایت و سرمایه داشتم اما هیچ حامی در این راستا نداشتم و متأسفانه دریافتی بازنشستگی‌ام هم بسیار اندک و ناچیز بود و نمی‌توانستم کاری را از پیش ببرم که این مصائب، کار را برایم سخت‌تر می‌کرد.
وی در ادامه از چالش‌های سر راه نویسندگی‌اش گفت و تصریح کرد: پس از ۱۲ سال استاد انجوی شیرازی چشم از جهان فرو بست و ناچار شدم خودم اقدام به نشر کتاب «فرهنگ مردم درتوجان» کنم، کار دشواری بود و با شاعر بندرعباسی «محمدعلی بهمنی» که خود چاپخانه داشت موضوع چاپ کتابم را درمیان گذاشتم و ایشان به چاپخانه‌ی دیگری سفارش کرد تا کتاب‌های مرا به‌صورت نسیه و یکی‌یکی چاپ کند.
سخت‌ترین روز زندگی‌ام
وی بسیاری از چاپخانه‌ها را کلاه‌بردار خواند و افزود: برای چاپ این کتاب به کرمان رفتم و با چاپخانه‌ای قرارداد بستم تا در ازای دریافت هزینه چاپ، کار با کیفیت تحویل دهد اما متأسفانه کار غیرقابل‌قبول و غیرحرفه‌ای تحویل داد.
وی گفت: برای نشر کتاب آزادگان و آئین جهان مداری تلفنی با ناشری در تهران قرار چاپ گذاشته شد اما متأسفانه این ناشر مجوز کتاب مرا به نام خودش گرفته بود که به‌موقع متوجه شدم و آن روز برایم سخت‌ترین روز زندگی‌ام بود چراکه حاصل ۱۰ سال تلاشم را فرد دیگری به سرقت برده بود.
پیشدادفر خاطرنشان کرد: بااین‌حال با پیگیری و نامه‌نگاری با اداره کل فرهنگ و ارشاد و وزارتخانه، مجوز کتاب مجدد به نام خودم صادر شد.
پاس نشدن درس میهن‌پرستی
وی عنوان کرد: برای تهیه هزینه‌های چاپ کتاب «آزادگان و آئین جهان مداری» از مردم خواستم در قبال چاپ نام هر یاری‌دهنده هر کدام ۵۰ هزار تومان همیاری کنند که تعداد انگشت‌شماری پاسخ دادند.
وی گفت: هدفم از انتشار این کتاب آن بود که نوجوان درس میهن‌پرستی را پاس کنند که نکردند.
هیچ مسئولی به جز شاکری
پیشدادفر تصریح کرد: تنها یاری‌رسان من در این زمینه آقای شاکری در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و بعد از ایشان هیچ مسئولی برای همکاری با من قدمی را برنداشته است.
در هوای اشعار فردوسی نفس می‌کشیدم
وی گفت: همواره بهترین شعر برایم فردوسی بوده است، در هوای اشعار فردوسی نفس می‌کشیدم و با اشعار دیگر نمی‌توانستم انس بگیرم و لازم است هر ایرانی شاهنامه‌خوان باشد، اما جالب است بدانید در زمانی که قصد تحقیقی در حوزه شاهنامه داشتم متأسفانه به هر گوشه بندرعباس که برای دریافت شاهنامه مراجعه کردم نتوانستم آن را تهیه کنم و نه‌تنها در کتاب‌فروشی‌ها و نه در کتابخانه‌ها، نسخه‌ای از شاهنامه نبود تا این‌که بالاخره یک نسخه را به‌عنوان کتاب مرجع پیدا کنم.

دیگر از هیچ‌کس انتظاری ندارم
این نویسنده‌ای زبردست در ادبیات شفاهی با گلایه‌مندی از اینکه دیگر از هیچ‌کس انتظاری ندارم، افزود: کتاب‌فروشی‌ها کتاب‌هایم را تحویل نمی‌گرفتند و تنها کتاب‌های درسی را می‌فروختند و هر کدام هم کتاب‌هایم را که تحویل گرفتند، گم کردند.
خارجی‌ها بیشتر به من اهمیت دادند
وی اذعان داشت: خارجی‌ها بیشتر به من اهمیت دادند و در جلسه‌ای که در تهران برگزار شد و به‌صورت اتفاقی در آنجا حضور پیدا کردم، دو خارجی هم حضور داشتند که از من وقت گرفتند و در جهت همکاری مذاکراتی را انجام دادیم و نوشته‌هایم را برایشان خواندم و بسیار شگفت شده شدند و در کتاب‌هایشان از آن استفاده کردند.
مطلقاً از نویسندگی امرارمعاش نکردم/از هرمزگانی‌ها گلایه‌مندم
وی با بیان اینکه من مطلقاً از نویسندگی امرارمعاش نکردم، یادآور شد: از هرمزگانی‌ها گلایه‌مندم چرا که من گاهی از سوی دولت مورد مهربانی قرار نگرفتم و مردم نیز آن‌چنان‌که می‌بایست مرا یاری ندادند و باعث شد در این راه بسی سختی‌ها را تحمل کنم.

گفت و گوی اختصاصی: زهرا شاکرمی

این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است.

  • نویسنده : ۱۰۰۷