به گزارش دلفین، در این یادداشت قصد دارم خلاصهای از آدابورسوم شب و روز آخر عروسی را که در فارغان قدیم به عیش بزرگ معروف بوده است، برای شما عزیزان بازگو کنم.
نقش پدر و مادر در همسرگزینی
پدر و مادر در شکلگیری ازدواج و تشکیل خانوادهی هر فرزندی نقش اصلی و محوری را بر عهده دارند. آنها در انتخاب همسر، نقش بهترین و درعینحال دلسوزترین مشاور را بازی میکنند. پدر و مادر فارغانی با علم به اینکه وصلت با خویشاوندان و بستگان دور و نزدیک برایشان موضوعیت دارد، بسیار ریزبین میشدند. آنها تمام جوانب امروزی که حتی کارشناسان و روانشناسان از حیث تناسباندام، تناسب مال و دارایی، تناسب زیبایی و تناسب فرهنگی و سطح اجتماعی پیشنهاد میکنند قبل از آن مدنظر قرار میدهند و «کبوتر با کبوتر باز با باز» همواره آویزه گوششان بوده است و اگر در انتخابها فردی وصله تنشان نبود، بیپروا جوان خام را با دوراندیشی و جامعنگری و آیندهنگری آگاه میساختند.
حال در این مراسم پدر و مادر از این حیث خیالشان راحت است که کار را تا به اینجا هدایت کردهاند، فرزند دلبندشان همسر آینده خود را انتخاب کردهاند، حتی مراسم خواستگاری و دو شب نفسگیر حنابندان را هم پشت سر گذاشتهاند منتها کمی این وسط خاطرشان مکدر است، آنها میدانند که فردا همزمان با عیش بزرگ لحظه آبروداری است، مهمانانی که تا پاسی از شب هلهله و ولوله آئین حنابندان را با هیجان به نظاره نشسته بودند. رفتهرفته با شب حنابندان فامیل خود وداع میکنند.
حنابندان
داماد در حالی که در کنار نوعروسش با دستوپایی مملو از حنا نشسته، منتظر خاله، عمه یا خواهری محرم و دلسوز است که بیاید باظرافت خاصی گره دستار سبز را از دستوپا بگشاید تا سنگینی حنا باعث نشود، اندک مجال و خلوتی که با عروس زندگیاش برای اولین بار حاصل شده دستوپاگیرش شود، او خیالش از برنامههای عیش بزرگ آماده است، پدر و مادر که از مدتها در تدارک بودهاند، اکنون به اوج فشار کارها نزدیک شدهاند، اما قرار نیست که یکتنه این کارها بر دوششان سنگینی کند. آنها پیش از این نهاده داشتهاند و اکنون از هر دستی که دادهاند از دست دیگر پس میگیرند، کارهای عیش بزرگ از قبل برنامهریزی و تقسیم شده، از جمعآوری هیزم برای پخت غذا گرفته تا جمع کردن انواع دیگ و ظروف و زیرانداز و اسباب و اثاثیه موردنیاز عروسی فرزند، از تکتک درهای همسایه.
تدارکات
اکنون چند کار به جا مانده، پدر زیلویی در پشتبام خود پهن کرده و مقداری وسایل خواب تدارک دیده تا استاد ساززن پرآوازه به کمک دست یارانش که سومین شب پیاپی مهمان ویژهاند، بتوانند استراحت کنند تا برای عیش بزرگ ساز و نقارهشان کوک کنند و هنرنمایی کنند.
بزغالههایی که ماهها با دستان پینهبسته پدر برای روز موعود تدارک و پروار شده به دست قصابباشی محل میسپارد تا امانتداری کند، برای تهیه غذای عیش بزرگ، مادر نیز بیکار نبوده او به کمک طباخ ها و خانمهای کارکشته نان محلی موردنیاز شب عروسی را آماده کنند.
خواهران داماد و عروس آخرین آب و جاروی درهای منازل خود را انجام دادهاند. برادران آذینبندی حیاط و حجله عروس و داماد را متقبل شدهاند، همهچیز روبهراهست، برای عروسی جانانه فردا، پدر بهاتفاق دوستان و بستگانی که از راه دور چند روز زودتر قدم رنجه کردهاند، با خیالی نسبتاً آسوده ساعاتی را میخوابد تا در سحرگاه زنگ آغاز جشن فرزندش را در عیش بزرگ بنوازد، البته بهحق در این مسیر خانواده عروس هم در حال رتقوفتق امور عروسی دخترشان هستند.
ابتداییترین ساعات روز
در ابتداییترین ساعات روز فامیلهای نزدیک مهمانانی هستند که خود را به عروسی بزرگ میرسانند. آنها سوا از سایر مهمانان ناهار روز عیش بزرگ هم دعوتاند. پدر کارها را بین دوستان و خویشان نزدیک و درجهیک تقسیم میکند، از تهیه چای و شربت گرفته تا مسئول پخش شیرینی و پرداختن سفره غذا، او حتی برای عامل توزیع سیگار و تهیه قلیان مهمانان نیز فردی مورد وثوق و اعتماد دارد، در حیاطخلوت همسایه زیر سایه درختان توت دیگهای بزرگی در حرارت مستقیم آتش قرار دارد و آشپزباشی در تدارک غذای لذیذ شب آخر عروسی است.
سرتراشان و استحمام
پس از صرف نهار با فروکش کردن خورشید جوانان دست داماد را گرفتهاند و در تدارک سرتراشان و استحمام، اسب و مرکبی برای داماد تدارک دیده شده که او را با شکوه و عظمت خاصی از آبادی تا چشمه آب مخصوص و یا حمامی قدیمی ببرند و داماد را با رسم بسیار باشکوهی سوار بر اسب که با پارچههای رنگی آراستهاند، حمام دهند. ساز نواز لوطیباشی با دمیدن به ساز خود در تدارک است سازش را به بهترین شکل کوک کند و دستیاران تنبک نقارهزن مختصر آتشی برافروختهاند و نقارههای خود را داغ میکنند تا صدایش تمام دشت فارغان را درنوردد و عالمگیر شود. متولیان مخصوص تأمین چراغهای فانوسی و چراغهای تور، نفت موردنیاز چراغها را برای روشن کردن محفل شب چک میکنند. جمعی از زنان سختکوش آبادی جهت همدلی و همکاری با مادر عروس و داماد مشکهای چرمی و کوزههای سفالی را مملو از آب چشمه و چاه و قنات کرده و در مجاورت مهمانان عروسی زیر درختان توت و انگور و زردآلو و کاور پیشی (سِرگ) گذاشته تا با وزش اندکی نسیم باد از سمت کوچه (غرب فارغان) آبها خنک و خنکای دل و روح مهمانان مراسم عروسی شود.
داماد پس از مراسم سرتراشان به حمام می رود و بهاتفاق اهالی، به شکل نمادین در جلوی منزل عروس جمع میشوند تا آیین سرشوران و استحمام عروس هم با نواختن سازوآواز و بومیسرودههای محلی و فارغانی زیبا اجرا شود. او اکنون شاهداماد است. دو نفر سرشناس دستان او را میگیرند و جماعتی به شیوه شاهانه از چپ وراست او را احاطه میکنند و بهرسم ادب و اعتقاد به زیارتگاهی نزدیک میبرند.
دستبوسی و فضل
داماد پس از مراجعت به میان مهمانان در اولین قدم به دستبوس پدر و مادر خود و پدر و مادر همسر آینده میرود. احترام آنها ازهرجهت مقدمتر است. هنوز هم بزرگترهای دیگری هستند که رسومات زیبا، شاهداماد را وادار میکند که به دیدارشان برود. او پدربزرگها و مادربزرگها را نمیتواند فراموش کند. شاهداماد برای عرض ارادت به سراغ کدخدا یا کلانتر ده هم میرود. آنها بر گردن تودههای مردم حق دارند. کلانتر خود را صاحب جشن و شادی میداند، چون اینقدر در جمع مردم ریشسفیدی کرده است که جوان شاهداماد امروز باید برایش احترام قائل شود. پس از دستبوسی و روبوسی با بستگان درجهیک در جایگاهی که برایش تدارک دیدهاند با بستن خنجری به کمر در میان دو تن از بزرگان نشسته و شکوه مراسم عروسیاش را به نظاره مینشیند.
شاهداماد خردهحسابهایی هم با اهالی آبادی و اقوام خود دارد. این بار نوبت اقوام و همولایتیهاست که بدهی عرفی و اخلاقی خود را ادا کنند. یکییکی بهنوبت به دیدنش میروند و مقداری وجه نقد بهتناسب میزانی که قبلاً این داماد برای دیگران هزینه کرده است، تحت عنوان «فضل» یا «سرآووی» پس از روبوسی با وی به کاتب میدهند تا در دفتر مخصوص ثبت شود.
عیش و نوش
بساط پخش شربت و شیرینی و چای و قلیان آماده است و بانیان مجلس سفره شام را پهن میکنند تا میهمانان آبگوشت و غذای بینظیر فارغانی نوش جان کنند. مهمانان بیش از هر چیز دیگری منتظر آواز ساز و نوای روحبخش نقارهها و تنبکهایی که با پوست گاو بر خمرههای سفالی ساختهشده است، نشستهاند تا لذتبخشترین قسمت عروسی را که همراه با ترکه بازی و کشتیگیری حماسی پهلوانی و چنگ و هلهله و پایکوبی است، تماشا کنند،
پایان بخش مراسم:حجله
پایانبخش مراسم عروسی سنت زیبای بدرقه عروس و داماد تا در حجله است. عدهای از محارم نزدیک، نوعروس جوان و زیبا سرشت را در میان لباس سفید متراکم و بلند و ضخیمی بهعنوان تور بهاره درحالیکه دستان لطیفش را از زیر تور در دستان زوج آیندهاش قرار دادهاند، از چپ و راست در آغوش گرفتهاند و این دو کبوتر سبکبال را روانه خانه بخت میکنند.
ریشسفیدی صاحب دل و دارای کرامات نفسانی که با زوجین قرابت دارد، دو رکعت نماز را به شکرانه این وصلت در میانشان به جا میآورد و برای سلامتی و بقای زندگی مشترک و با عزتشان دعا میکند. این زوج جوان مسئولیت خطیری به لحاظ اجتماعی، اخلاقی و آموزههای دینی متقبل شدهاند. آنها بقای نسل و تربیت انسان را برعهده گرفتهاند. در مسیر زندگی زناشوییشان فرازوفرود و رموزاتی نهفته است که بهجز خدای متعال مابقی از دانستن آن بیگانه و نامحرماند و نامحرمان نباید به رمز آن پی ببرند؛ رمزی که از ترکیب واژههای عشق، احترام و تکریم متقابل و سازگاری و امانتداری تشکیل شده است و باید تا پایان زندگی در سینهها حبس شود و پس از صد سال همزیستی و زندگی شرافتمندانه با خود به سرای باقی ببرند.
یادداشت اختصاصی: اردلان دهقانی فارغانی
این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است.
- نویسنده : ۱۰۰۷
Thursday, 2 May , 2024