به گزارش دلفین، «آذین بیابانگرد» از بازیگران تئاتر هرمزگان است که در نمایش «سنگنوشتههای ایسا» در نقش «خان بانو» بسیار خوش درخشید و مورد تحسین عموم قرار گرفت. با توجه به اپیدمی کرونا و خاموش شدن چراغ سالنهای نمایش در یک سال اخیر به سراغ این بانوی هنرمند هرمزگانی رفتیم تا از اوضاع اجباری دور بودن از فضای نمایش، همچنین مسائل و چالشهای این حرفه برای یک بازیگر زن در هرمزگان صحبت کنیم.
به عنوان سوال نخست؛ کار حرفهای را از کجا آغاز کردید؟
ابتدا کلاسهای آموزش تئاتر را زیر نظر آقای ایسا صادقی گذراندم. در عین آموزش علاقهام به بازیگری دوچندان شد؛ اما کار حرفهایام را با نمایش «بلندترین جای دنیا» در سال ۹۱ با گروه هنری تئاتریکال شروع کردم. من کلاً خیلی بازیگر پرکاری نیستم، البته با گروهها و کارگردانهای زیادی کار و تمرین کردهام اما در بسیاری از موارد موقعیت پیش نیامد که به اجرا برسیم. یک سال اخیر نیز متأسفانه به دلیل شرایط اپیدمی کرونا کارهای گروهی مانند تئاتر بسیار محدودتر شده است.
خانم بیابانگرد از چالشهای دنیای تئاتر هرمزگان بهعنوان یک بانوی بازیگر برایمان بگویید.
بهعنوان یک دختر جنوبی از شروع کارم در این رشته با فرهنگ سنتی خانوادهام چالشهای بسیار زیادی داشتهام. اصلیترین چالشم سنتی بودن خانوادهام بود که اصلاً تمایل نداشتند من وارد این حرفه شوم. مسائله این بود که در ذهن والدینم جایگاهی برای این هنر وجود نداشت؛ حتی آن زمان تئاتر و هنرهای اینچنینی را مانع پیشرفت در جامعه میدانستند.
این افکار هنوز هم در اجتماع وجود دارد و هستند کسانی که تئاتر یا کارهای هنری را نامناسب میدانندو اعتقاد دارد فرزندشان باید پزشک یا مهندس شود و در کنارش اگر به این هنر علاقه دارد، میتواند بازیگر هم باشد. یعنی بازیگری تئاتر را بهعنوان یک حرفه اصلی و مستقل نمیپذیرند. این چالش اصلی من بود اما به دلیل علاقهی زیادی که به بازیگری داشتم تمام سختیها را پشت سر گذاشتم و راهم را ادامه دادم. حال آنکه در آن زمان شرایط اجرا تئاتر مقداری سختتر بود و مسئولان به تئاتر توجه نمیکردند و درواقع تئاتر دیده و حمایت نمیشد.
پذیرش جامعه چگونه است؟
چالش بعدی دقیقا به همین مساله مربوط میشود. محدودیتهای زیادی برای بانوان در این حرفه وجود دارد. نمایشی که من در شروع کارم اجرا کردم نمایشی به شیوه کاملاً فیزیکال بود و به خاطر حرکتهای فیزیکی که انجام میدادیم، در استان بسیار مورد انتقاد قرار گرفت. همچنین برای مسئولان خوشایند نبود که یک خانم این حجم از حرکات فیزیکال را در صحنه اجرا کند.
غم نان چقدر در دور شدن هنرمندان از فعالیت حرفهای تاثیرگذار است؟
این موضوع بسیار تاثیرگذار است و باید عرض کنم که بزرگترین چالش تئاتر به نظرم حمایت نشدن ازلحاظ مالی است و همیشه این چالش برای بازیگران تئاتر حتی در بهترین شرایط وجود دارد و ما باید از جیب هم هزینه کنیم. از نظر من تئاتر هنر معصومی است، بهویژه در این منطقه؛ چرا که کار فقط با پشتکار و علاقهی بازیگر پیش میرود و اینطور نیست که کسی بهعنوان منبع درآمد یا شغل به آن نگاه کنند و افراد فقط به صورت دلی و با عشق تئاتر کار میکنند. باید بپذیریم که تئاتر نسبت به جایگاهش فقط در شهرهای بزرگ مقداری جا افتاده است.
چه عواملی باعث شده است تا بسیاری از تئاترها در هرمزگان کیفیت لازم را نداشته باشد؟
یکی از چالشها در این زمینه کمبود هنرمندان متخصص در زمینههای مختلف برای رسیدن به یک اجرای موفق است؛ مثلاً طراح گریم حرفهای یا طراح لباس تئاتر و منشی صحنه که متخصص این کار باشد، نداریم یا تعدادشان بسیار کم است.
زن بودن و تئاتر بازی کردن در ایران سخت است؟
حال که این پرسش را مطرح کردید دوست دارم از چالشی که بهعنوان یک زن در کار حرفهای بازیگری با آن مواجه شدم، بگویم. من مدتها با آقای نجابت برای نمایش «سه نسخه از زندگی» تمرین کردم اما به خاطر بارداری به ناگاه از این نمایش کنار گذاشته شدم. البته شاید دوستان حق داشته باشند و نتوانستند ریسک این کار را بپذیرند؛ اما برای من اتفاق بسیار ناخوشایندی بود چراکه یک زن در شرایط مختلف نمیتوانند کار کند. من به خودم اطمینان داشتم که میتوانم کار را ادامه دهم و به اجرا برسم اما متأسفانه نپذیرفتند.
به نظر شما مهمترین عامل برای کسی که بخواهد یک بازیگر حرفهای شود، چیست؟
در وهله اول علاقه در این حرفه بسیار مهم است، البته در کنار پشتکار. بعد از آن خلاقیت و تخیلی قوی برای یک بازیگر حتماً نیاز است تا بتواند به یک نقش که جانی ندارد و در تخیل یک نویسنده بوده است، جان بدهد. درک خوب و بالا از احساسات و صحنه برای بازیگر لازم است. همچنین بازیگر باید تمرکز بالایی داشته باشد و تکنیکهای بازیگری را خوب بشناسد. به نظرم سه موردی که خیلی در بازیگری مهم است ایمان، صداقت و عشق است؛ اگر این سه مورد را در بازیگری داشته باشیم قطعاً بسیار خوب میتوانیم نقش خود را درک کنیم.
بهترین نقشی که تا به حال اجرا کردهای در چه تئاتری بوده است؟
بهترین نقشم به اولین تجربهی بازیگریام در نمایش «بلندترین جای دنیا» بازمیگردد چراکه سبک جدیدی از تئاتر را در استان ارائه دادیم؛ یک تئاتر بدون دیالوگ و کاملاً فیزیکال. ما بدون صحبت کردن باید مقصود را به مخاطب بهعنوان رکن دوم تئاتر میرساندیم، چون تماشاگر قسمت دوم موفقیت یک نمایش است. برای من این نقش بدون دیالوگ در کنار سختیهایش بسیار جذاب بود، ارتباطی که با نقش برقرار کرده بودم و احساساتی که از نقش درک کرده بودم فقط با میمیک صورت و حرکات فیزیکی به مخاطب ارائه میدادم. البته ازلحاظ تجربه، نمایش «شکلاتها» که به کارگردانی جواد انصاری و با کودکان چهار و پنجساله کار کردیم تجربه خیلی خوب و مؤثری بود و ما بهطور واقعی مفهوم فیالبداهه را از کودکان یاد میگرفتیم، بچهها به ما آموزش میدادند که نترسیم و روی صحنه خودمان باشیم و فیالبداهه کار کنیم. برای تمرین آن کار هر روز به مهدکودک میرفتیم و در نهایت با همان بچهها تئاتر را اجرا کردیم و کار موفقی شد. البته تئاتر هر لحظهاش تجربه است، هر نقشی که بازی میکنم تجربیات و جذابیتهای خاص خودش را دارد چراکه بازیگری هنر متقاعد کردن است.
بهعنـوان یـک بـازیگـر جایگاه تئـاتر هرمزگان را مناسب میدانید؟
صادقانه باید عرض کنم خیر. مثل خیلی از زمینههای دیگر در زمینه تئاتر هم حق این استان خورده شده است. در هرمزگان ما بازیگران و کارگردانهای بااستعدادی داریم. البته خودمان هم خودمان را محدود کردهایم، وقتی کارهای حرفهای یک کارگردان یا یک بازیگر را دنبال میکنیم، متوجه میشویم که همواره یک تم یا یک ژانر خاص را پیش میرود؛ یعنی خودمان هم باعث این محدودیت هستیم. تئاتر فقط در چند شهر خیلی بزرگ جایگاه واقعی خودش را پیدا کرده است. سال ۹۱ زمانی که من تئاتر را شروع کردم به جرات میتوانم بگویم ۸۰ درصد مردم اصلاً تئاتر ندیده بودند و تماشای تئاتر جز سبک زندگی مردم در هرمزگان نبود؛ اما به نسبت گذشته الان تئاتر استان پیشرفت کرده است و جایگاه بسیار بهتری دارد. شناخت و آشنایی مردم، پذیرش خانوادهها، تغییرات فرهنگی و همچنین تبلیغات خیلی به تئاتر ما کمک کرده اما باز هم کم است و سهم تئاتر هرمزگان و استعدادهای استان بیش از این است و حمایتهایی که باید از تئاتر انجام شود در هرمزگان بهطور واقعی صورت نمیپذیرد.
در پایـان اگر صحبت نگفتـهای یا خاطـرهای از دوران اجـرای تئاتر دارید، با مخاطبان دلفین سهیم شوید.
یکی از خاطرات جالب برای من در تمرینات تئاتر شکستن دستم بود که در تمرین نمایش «بلندترین جای دنیا» به کارگردانی ایسا صادقی اتفاق افتاد. هنگام تمرینات فیزیکی مچ دستم شکست و آسیب جدی دید و به همین خاطر چند مدت کار به تعویق افتاد و مرور آن خاطرات برای خودم بسیار جالب است.
در این مجال نیز باید روز جهانی بازیگر را که پشت سر گذاشتیم با تأخیر به همه بازیگرانی که بهسختی و با قبول تمام چالشها این مسیر مشقتبار را ادامه میدهند، مخصوصاً بانوان تئاتری که با تمام سختگیریها و محدودیتها، بهعنوان یک مادر، یک همسر، یک فرزند دختر، همچنان بهصرف علاقه در این عرصه حضور دارند، تبریک بگویم. چراکه محدودیتها برای ما خانمها همیشه بیشتر بوده است و بانوان در هر جایگاه اجتماعی که هستند، این محدودیتها همراهشان است. این روز را به همهی بازیگران تبریک میگویم و امیدوارم به جایی برسیم که بتوانیم آزادانه و با عشق و ایمان کامل در این حرفه کار کنیم.
گفت و گوی اختصاصی: اوریا حمیدی
این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است.
- نویسنده : ۱۰۰۷
Sunday, 5 May , 2024