تلاش آگاهانه به‌منظور خاتمه دادن به زندگی را خودکشی می‌نامند که ممکن است این تلاش به اقدام تبدیل می‌شود یا فقط به شکل احساس در فرد بماند.

به گزارش دلفین، تلاش آگاهانه به‌منظور خاتمه دادن به زندگی را خودکشی می‌نامند که ممکن است این تلاش به اقدام تبدیل می‌شود یا فقط به شکل احساس در فرد بماند. به‌عبارت‌دیگر فرد احساس می‌کند که برای رسیدن به زندگی بهتر ضعیف و ناتوان است و قادر به یافتن هدف و معنا برای زندگی خود نیست. به نظر می‌رسد کمتر کسی تمایل به صحبت دراین‌باره داشته باشد اما خودکشی یک مشکل بزرگ بهداشت عمومی است و طبق گزارش اخیر سازمان بهداشت جهانی در هر ۴۰ ثانیه یک نفر در جهان دست به خودکشی می‌زند و سالانه حدود ۸۰۰ هزار نفر از مردم جهان با خودکشی جان خود را از دست دهند.
خبر اقدام به خودکشی دو کودک هشت و دوازده ساله در بندرعباس که در پی آن دختر هشت ساله جان خود را از دست داد و دختر ۱۲ ساله نیز راهی مراکز نگه‌داری بهزیستی شد، ما را بر آن داشت تا گفت‌وگویی را در این رابطه با «منصور اخلاقی‌پور» جامعه‌شناس و استاد دانشگاه ترتیب دهیم که چکیده‌ای از آن در ادامه آمده است.
هشدار برای خودکشی
اخلاقی پور با اشاره به این‌که خودکشی یک آسیب اجتماعی است و مثل سایر آسیب‌های اجتماعی ریشه در پدیده‌های دیگر دارد، گفت: من از سال‌ها پیش هشدار داده بودم که نرخ خودکشی در کشور به‌خصوص استان هرمزگان تا قبل از سال ۱۴۰۰ به‌شدت افزایش پیدا خواهد کرد چون تمام تحلیل‌های اجتماعی انجام‌شده رشد آسیب‌های اجتماعی را نشان می‌داد.
مقایسه اجتماعی
وی گفت: اگر بخواهیم مسئله خودکشی را با یک دید جامعه‌شناسی و روان‌شناختی موردبررسی قرار دهیم، متوجه می‌شویم ‌که نیاز انسان‌ها شامل دو دسته می‌شود: نیازهای طبیعی یا پایه و نیازهای شکوفا کننده. نیازهای پایه شامل نیاز تأمین خوراک، مسکن، پوشاک، امنیت و… است و اگر کسی نیاز طبیعی و پایه خود را نتواند رفع کند، دچار مقایسه اجتماعی می‌شود و شروع به مقایسه شرایط خود با دوست، آشنا، همکار و …می‌کند.
اخلاقی پور تصریح کرد: نتیجه‌ی مقایسه اجتماعی این است که یا فرد خود را توجیه می‌کند و با جملاتی مثل «من تلاش خودم را کردم اما نشد» خود را تسکین می‌دهد یا بر خود برچسب‌های تخریب‌کننده می‌زند مثل «من به‌اندازه کافی تلاش نکردم»، «من بی‌عرضه‌ام»، «بدبختم» و … .
احساس محرومیت
وی ادامه داد: البته ممکن است فرد مقایسه کننده بر فردی که خود را با او مقایسه کرده برچسب بزند مثل «فلانی دزد است»، «خودش از خودش هیچی ندارد»، «جامعه بی‌عدالت است» و… این مقایسه اجتماعی به هر طریقی که انجام شود، به فرد احساس محرومیت دست می‌دهد.
احساس محرومیت در زنان بیشتر از مردان
این جامعه‌شناس مقایسه اجتماعی و احساس محرومیت را در زنان بیشتر از مردان دانست و افزود: احساس محرومیت ریشه‌ی پرخاشگری است و زمانی که این احساس به فرد دست دهد به‌طورکلی برای تسلی خاطر خود یا به دیگران ضربه می‌زند یا به خود.
وی تصریح کرد: فحش دادن، اختلاس کردن، آسیب رساندن به دیگران، تخریب اموال عمومی، دزدی کردن و … از جمله اعمال دسته‌بندی شده در ضربه به دیگران است که برون‌رفت نام دارد و راه بروز خشم در بیرون از فرد به حساب می‌آید و مکانیزم دوم این است که فرد شروع به پرخاشگری با خود می‌کند که این موضوع به دو شکل اتفاق می‌افتد یا منجر به احساس افسردگی‌، ناامیدی و استیصال می‌شود، یا منجر به گسست روانی و فکر اقدام به خودکشی خواهد شد.
قاتل‌های خاموش
اخلاقی پور در تشریح نقش صداوسیما در بروز نابرابری‌های اجتماعی، گفت: تلویزیون در بحث مقایسه اجتماعی تقصیر زیادی دارد، نمایش پر زرق‌وبرق از یک زندگی در تبلیغ‌ها باعث شد که تفکر مقایسه‌ای در خانواده‌ها به‌خصوص خانواده‌های محروم شکل بگیرد.
وی افزود: همچنین اتفاقی که در سال‌های اخیر افتاد این بود که دسترسی به گوشی و فضای مجازی برای همه در هر سنی امکان‌پذیر شد، شرایط کرونا نیز وابستگی به این فضا را افزایش داد و شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ها موضوع مقایسه اجتماعی را بیش‌ازپیش تشدید کردند و باعث شدند که حتی کودکانمان درگیر تفکر مسموم مقایسه گری شوند.
فقر؛ عامل اصلی
وی ریشه‌ی اصلی آسیب‌های اجتماعی و خودکشی را عامل اقتصادی دانست و گفت: متأسفانه جامعه ما به‌شدت طبقاتی شده است و مردم دیگر مشکلاتشان را بروز نمی‌دهند و دچار درون‌ریزی و گسست روانی می‌شوند. اخلاقی پور بیان داشت: آمار سرقت‌، زورگیری‌، خودکشی‌ و… نسبت به سال‌های پیش بیشتر شده که البته همه‌ی موارد اعلام نمی‌شود، اما از نظر من این قضیه مثل سرطانی مخفی است که اگر بیان نشود، تمام بدن را درگیر می‌کند.

سبقت گرفتن هرمزگان از میانگین کشور

وی ادامه داد: از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ آمار خودکشی در استان هرمزگان پایین‌تر از آمار کشوری بود به‌طوری‌که در سال ۷۵ آمار خودکشی در کشور از هر ۱۰۰ هزار نفر، پنج نفر و در استان هرمزگان سه نفر بود؛ اما این آمار از سال ۸۵ تاکنون روند افزایشی پیدا کرد و از میانگین کشوری بالاتر رفت و آمار خودکشی در کشور سال ۱۳۷۵ ۷ /۵ و در سال ۱۳۸۵ ۷/۶ برآورد شده است.
۱۸ تا ۲۴ سال
وی در رابطه با بیشترین فراوانی در سن اقدام به خودکشی در کشور گفت: این معضل متوجه گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال است؛ و بالاترین نرخ خودکشی در غرب کشور اتفاق می‌افتد که از میانگین جهانی بالاتر است.
مردان بیشتر خودکشی می‌کنند
اخلاقی پور بیان داشت: آمار اقدام به خودکشی و خودکشی‌های موفق بین مردها بیشتر از زن‌هاست و دلیل آن هم این است که مردها معمولاً برای خودکشی به روش سخت مثل حلق‌آویز کردن و اسلحه متوسل می‌شوند اما اکثر زنان از راه‌هایی مثل سم خوردن یا خودسوزی استفاده می‌کنند.
تئوری «همبستگی اجتماعی»
وی گفت: «امیل دورکیم» جامعه‌شناس بزرگ فرانسوی در تئوری همبستگی اجتماعی می‌گوید: هرچه همبستگی اجتماعی بیشتر باشد میزان خودکشی کمتر می‌شود مانند یهودی‌ها که در اقلیت هستند و همبستگی اقلیت‌ها همیشه بیشتر است بنابراین آمار خودکشی کمتر است.
وی افزود: اما بنا بر به تحقیقاتی که انجمن جامعه‌شناسی ایران در سال ۱۳۸۱ انجام داد، این تئوری در ایران صدق نکرد و برای مثال مردم ایلام دارای همبستگی اجتماعی بالایی هستند اما نرخ خودکشی آن‌ها بسیار بالا است. وی گفت: برای مثال سمنان دارای بالاترین میزان فارغ‌التحصیلان در کشور و برترین شاخص‌ها از نظر سطح سواد است و دو رئیس‌جمهور را به کشور معرفی کرده اما در بحث خودکشی سال ۹۱، سمنان هم مانند هرمزگان در نقشه قهوه‌ای‌رنگ شد؛ بنابراین مؤلفه‌هایی هستند که نیاز به بررسی عمیق‌تر دارند.
جامعه‌ی افسرده‌ی ایرانی
این جامعه‌شناس در ادامه متذکر شد: چه بخواهیم، چه نخواهیم جامعه ایران دچار نوعی افسردگی اجتماعی شده است و بعد از دهه هشتاد انجمن جامعه‌شناسی کشور شروع به تحقیق درباره علت و چرایی این موضوع کردند و هم‌زمان اقداماتی مثل برگزاری فستیوال‌های هنری و ارزشی، ساخت پارک‌های زیبا در دامنه کوه، انجام مسابقات ورزشی و … را انجام دادند که باعث بهبود شرایط برای مدتی شد اما این موضوع تداوم نیافت.
وی گفت: جو کلی جامعه افسرده است و بیشترین تأثیر را در این امر محرومیت و نداشتن آرامش ذهنی می‌گذارد، افسردگی اجتماعی مثل خمیازه کشیدن است و به‌سرعت می‌تواند از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا کند.
راهکار
اخلاقی پور بیان داشت: ازنظر جامعه‌شناسی در چنین وضعیتی تا جای ممکن باید کارهای مفرح و انرژی‌بخش در جامعه انجام شود؛ مثل استفاده از ظرفیت موسیقی، برگزاری فستیوال‌های رنگ یا استفاده از رنگ‌های انرژی‌بخش در خیابان‌های شهر، برگزاری مراسم سنتی اقوام مختلف ایران و … .
خودکشی آیلار ۸ ساله
وی در مورد اتفاق اخیر خودکشی آیلار هشت‌ساله با همکاری دوست ۱۲ ساله‌اش در استان نیز گفت: حدود ۶ تا هفت درصد نرخ خودکشی مرتبط با افراد زیر ۱۰ سال است اما امروزه این آمار به‌شدت افزایش یافته؛ بنابراین خودکشی در این سن کم هشداری بسیار جدی برای مسئولان و برنامه‌ریزان کشور است.
خانه امن‌تر از بهزیستی
وی گفت: اکنون دوست آیلار تحت نظر بهزیستی قرار گرفته است اما باید بگویم از نظر من، هر چند خانواده این کودک دچار مشکل باشد این انفصال و جدایی در این سن مسئله‌ی خوبی نیست و باید فرد تحت مداوای روانی قرار بگیرد زیرا آسیب‌های اجتماعی بیشتر تحت تأثیر متغیرهای کلان هستند تا متغیرهای خرد.
فرد را مقصر نکنیم
اخلاقی پور گفت: در این ماجرا خانواده‌ی فرد محکوم شده درحالی‌که خود آن خانواده آسیب‌دیده‌ی سیاست‌های کلان جامعه است؛ بنابراین ما نمی‌توانیم آسیب‌های اجتماعی مهمی مثل خودکشی را صرفاً به اموری مثل خانواده، مدرسه و … ربط دهیم.
دماسنج‌های اجتماعی
وی ادامه داد: برای این‌که بفهمیم یک جامعه سالم است یا خیر باید چند مکان را مورد ارزیابی قرار بدهیم که اگر خلوت بود یعنی جامعه سالم است و هرچه شلوغ‌تر باشد نشان از بیماری آن جامعه است؛ مطب کودکان و زنان، بیمارستان‌ها، محاکم قضایی و کلانتری‌ها.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: زنان و کودکان آسیب‌پذیرترین قشر هستند و اکثر مردان ایرانی مهارت کافی برای کنترل خشم ندارند و آن را به درون خانه و خانواده‌ی خود انتقال می‌دهند، زن این خشم دریافتی را به کودک انتقال می‌دهد و فاجعه بیماری اجتماعی آغاز می‌شود.
فقیرترین استان ثروتمند
وی گفت: هرمزگان در بحث تأمین سرمایه‌ی موردنیاز کشور رتبه ۵ و در اخذ اعتبارات کشور رتبه ۲۹ را دارد اما رتبه اول فقیرترین استان کشور به هرمزگان تعلق می‌گیرد و این دردی است که پول آن را درمان نمی‌کند، فقط نقش آسپرین برای کسی است که سرطان کل وجودش را گرفته است.

حتی من، حتی شما

اخلاقی پور در پایان بیان داشت: البته باید یادمان باشد خودکشی از هیچ‌کس بعید نیست و هرکسی ممکن است در شرایطی تصمیم به این عمل بگیرد، نه چهره دارد و نه جار می‌زند که ما را متوجه خود کند پس با کوچک‌ترین همراهی‌ها می‌توانیم مراقب جان و روح عزیزانمان باشیم و رنجشان را قبل از این‌که دیر شود جدی بگیریم، باشد که بدانند در هیاهوی این زندگی تنها نیستند.

گفت و گوی اختصاصی: هستی سلطانی
این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است.

  • نویسنده : ۱۰۰۷