با افزایش فشار اقتصادی بر مردم بار دیگر آمار کولبران در استان هرمزگان افزایش یافته و چاره‌ی آن نه حذف کول‌بران و نه برخوردهای قهری است و راه‌حل آن را باید در بهبود فضای کسب‌وکار، تسهیل در تجارت مرزنشینان و ایجاد زیرساخت‌های رفاهی برای عموم مردم دید.

اشاره:
کول بری را نمی‌توان در واژه خلاصه کرد و برای دریافت معنای آن تنها باید استرس و رنج حمل بارهای سنگین و گذر از راه‌های خطرآفرین را حس کرد. برای چند سال در هرمزگان کول‌بری کم‌رنگ شده بود اما در حال حاضر به نظر می‌رسد که وضعیت اقتصادی تعداد کول‌بران را افزایش داده است.
رابطه‌ی بیکاری و کول‌بری
کول‌بری در اکثر مرزهای کشور از جمله استان‌های هرمزگان، کردستان، آذربایجان غربی و سیستان و بلوچستان وجود دارد و به اشکال مختلفی انجام می‌شود که در هر کدام از استان‌های کشور مصداق‌های متفاوتی دارد؛ مثلاً در بعضی از استان‌ها به آنان که لباس و کالا را از مسیرهای غیررسمی و صعب‌العبور عبور می‌دهند، کول بر می‌گویند و در برخی استان‌ها نیز کول‌بران به‌صورت پیاده وظیفه‌ی جابجایی مواد مخدر، مشروبات الکلی و سایر اقلام ممنوعه را بر عهده دارند.
جامعه شناسان معتقدند که افزایش کول‌بری رابطه‌ی مستقیمی با رشد نرخ بیکاری دارد؛ به این معنا که هرچه آمار بیکاری بیشتر شود، کول‌بری نیز سیر صعودی می‌گیرد.
کول‌بری در هرمزگان
در استان‌ هرمزگان نیز هر دو نوع کول‌بر دیده می‌شود، هم آنان که اجناس قاچاق را بر دوش خود قرار می‌دهند و اصطلاحاً به آنان چترباز می‌گویند و هم آنان که طعمه‌ی باندهای مواد مخدر می‌شوند و در شرایطی که امکان عبور قاچاقچیان مواد مخدر از ایستگاه‌های بازرسی پلیس وجود ندارد، دل به کوه می‌زنند تا لقمه نانی داشته باشند؛ غافل از این‌که حرکت آنان به قیمت نابودی بسیاری از جوانان این مرزوبوم و افزایش اعتیاد در جامعه تمام خواهد شد.
تضمین می‌دهیم، بار می‌بریم
«مریم» زنی ۴۲ ساله بود که در جزیره‌ی قشم با وی هم‌کلام شدم. در کنار خرواری از لباس‌ ایستاده بود و سعی داشت هر طور شده آن را بر دوشش قرار دهد. کمکش کردم و همین موضوع باعث شد با هم صحبت کنیم. مریم کار خود را چتربازی خواند و برایم توضیح داد: صاحب بار از پایتخت سفارش خود را به صاحب مغازه می‌دهد، صاحب مغازه از ما به اندازه پول لباس تضمین می‌گیرد و به اندازه تضمین هر فرد لباس‌ها را در اختیارش قرار می‌دهد تا کار جابجایی را انجام دهیم.
از وی درباره مقصد این بارها پرسیدم که از جواب قطعی طفره رفت و گفت: کار ما آمار دادن نیست، زندگی خرج دارد و باید ما هم کار کنیم، برای همین قایق می‌آید، بارها را سوار می‌کنیم و به دریا می‌زنیم، خطر همه چیز وجود دارد اما راهی نیست.
دلار گران شده، بازار کول‌بری کساد است
مریم که از اهالی یکی از شهرهای مرکزی ایران است و برای امرارمعاش به جزیره‌ی قشم آمده بود، درباره‌ی سختی‌های جابجایی این حجم از بار برای یک خانم بیان داشت: کار نیست و مجبورم، می‌دانم کارم خلاف است اما واقعاً راه چاره‌ای ندارم.
وی در پایان بیان داشت: این روزها قیمت دلار شدیداً بالا رفته است و همین مسئله باعث شده تا جابجایی پوشاک دیگر چندان صرفه برای صاحب بار نداشته باشد و همین موضوع بازار ما را نیز کساد کرده است؛ بااین‌حال هنوز به اندازه بخورونمیر روزی می‌رسد.
زندگی سخت شده است
بااین‌حال در استان هرمزگان همه‌ساله تعدادی کول‌بر یا به دلیل اقدامات خلاف قانون روانه‌ی زندان می‌شوند یا در درگیری با نیروهایی که وظیفه‌ی تأمین امنیت را بر عهده دارند، جان خود را از دست می‌دهند. برای بررسی نوع دوم کول‌بری در استان با حفظ محرمانگی یکی از کول‌بران شهرستان میناب را راضی به گفت‌وگو کردیم و این تضمین را دادیم که هیچ‌گاه هویت وی فاش نخواهد شد.
وی در ابتدا با دلهره صحبت می‌کرد، چراکه احساس ترس وجودش را فرا گرفته بود و نمی‌خواست در این خصوص مصاحبه کند اما بالاخره لب به سخن گشود و اذعان داشت: زندگی در این شرایط اقتصادی برایمان سخت و طاقت‌فرسا است و از پس مخارج زندگی خود برنمی‌آیم.
مواد مخدر را بین کول‌بران تقسیم می‌کنند
وی افزود: هرگاه که صاحبان مواد مخدر متناسب با شلوغی ایست و بازرسی‌ها نتوانند محموله‌ی خود را عبور دهند این مواد را تقسیم می‌کند و به تعدادی از افراد مشخص می‌دهد تا بار را از طریق کوه جابه‌جا کنند.
وی ادامه داد: هنگامی‌که آفتاب غروب کرد مواد را در کوله خود جاساز می‌کنم و با دعای مادر و همسرم راهی این راه خطرناک می‌شوم، مسافت بین دو پاسگاه کم است اما باید از کوه عبور کنیم تا مواد را به صاحب بار تحویل دهیم و مبلغ ناچیزی را در قبال تحویل آن دریافت کنیم.
این کول‌بر مینابی عنوان کرد: ساعت‌ها تلاش می‌کنم تا از کمین نیروهای امنیتی در امان بمانم و مزد خود را دریافت کنم چراکه دو دختر و یک پسر دارم و برای رفاه و آسایش آنان باید کاری کنم.
کیلویی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومن می‌گیرم

وی میزان حق‌الزحمه‌ای که برای هر بار پذیرفتن این خطر به وی پرداخت می‌شود، بیان داشت: برای جابجایی مواد مخدر کیلویی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان به ما می‌دهند اما خوب می‌دانیم که این پول، پول‌ خون‌مان است؛ البته گاهی نیز پیش از دیگر کول‌بران حرکت می‌کنم و اصطلاحاً اسکورت یا همپا هستم.
بی‌تفاوتی مسئولان و سرریز مشکلات بر دوش پلیس
با مرور اظهارات کول‌بر مواد مخدر در میناب و مریم زنی که چترباز بود، نمی‌توان به‌صورت مستقیم آنان را مسئول این وضعیت دانست و جای گلایه‌مندی از مسئولی است که در ایجاد اشتغال کم‌کاری کرده و امروز سعی دارد با پاک کردن صورت‌مسئله، کاستی‌های خود را بپوشاند؛ کاستی‌هایی که البته پوشانده نخواهد شد و سرریز آن بر سر پلیس و نیروهای این نهاد آوار خواهد شد.
نیروهای پلیس به‌ویژه نیروهای مرزبانی و پلیس مبارزه با مواد مخدر حسب وظیفه خود، همواره در تمام شرایط در حال رصد وضعیت هستند و حتی با توجه به توصیه‌هایی که شده از برخی قاچاق‌های خرد نیز چشم‌پوشی می‌کنند اما در موضوع مواد مخدر نمی‌شود اغماض کرد و تمییز قاچاقچی مسلح از کول‌بر نیز چندان ساده نیست و همین موضوع به درگیری و در برخی مواقع به جان باختن افراد می‌انجامد.
سخن پایانی
راه‌های خطرناکی که کول‌بران مجبورند از طریق آن برای حمل بار خود بپیمایند، قربانی‌های فراوانی را در دل خود پنهان کرده و خون جوانان زیادی در این مسیرها ریخته شده است، اما کول بری که به‌عنوان پدیده‌ای نابه‌هنجار اجتماعی شناخته می‌شود، همچنان از سوی برخی افراد مرزنشین در حال انجام است و چاره‌ی آن نه حذف کول‌بران و نه برخوردهای قهری است و راه‌حل آن را باید در بهبود فضای کسب‌وکار، تسهیل در تجارت مرزنشینان و ایجاد زیرساخت‌های رفاهی برای عموم مردم دید.

گزارش اختصاصی: پدرام مجیدی

  • نویسنده : 1001