«موسی کمالی» هنرمند هرمزگانی و خالق نوای جهله است که بهصورت تجربی دستی در چندین هنر مختلف ازجمله موسیقی، شعر و ترانهسرایی، داستاننویسی، عکاسی، نقاشی و مجسمهسازی دارد. وی متولد سال ۱۳۴۷ و از اعضای گروه موسیقی جهله است که با حمایت ناصر عبداللهی شکل گرفته بود. کمالی برای اولین بار از جَهله بهعنوان ساز موسیقی استفاده کرد و توانست موسیقی بومی هرمزگان را با این ظرف سفالی بنوازد که همواره بسیار مورد استقبال عموم قرار گرفته است. گفتوگوی صمیمانه دلفین را با این هنرمند نامی در ادامه با هم میخوانیم.
شروع کارتان در هنر از کجا و چگونه بود؟
من درواقع هنر و فعلیت فرهنگی را از حفظ و قرائت قرآن کریم در سوم دبستان شروع کردم و در آن زمان قرآن را در مکتبخانه یاد میگرفتیم. بعدها در مسابقات حفظ قرآن و نهجالبلاغه شرکت کردم و جوایزی کسب کردم. بعدازآن در اوج جوانی جنگ شروع شد. در زمان جنگ ما یک گروه دانشآموزی ۱۵ نفره بودیم که گردان به گردان میرفتیم و بدون هیچ چشمداشتی اجرای موزیک، سرود و تئاترهای طنز برای رزمندهها انجام میدادیم تا بتوانیم به رزمندهها روحیه بدهیم. آنجا بود که برای اولین بار صدای خمپاره را شنیدم و هواپیمای عراقی را از نزدیک در آسمان دیدم.
همه شما را با ساز جهله میشناسند اما برای مخاطبان دلفین از داستاننویسی و اشعارتان نیز بگوید؟
یک مجموعه از داستانهای با موضوعات بومی هرمزگان برگرفته از فرهنگ و آدابورسوم، عقاید و آیینهای سنتی کهن این خطه نوشتهام که این در مرحله نهایی ویرایش و چاپ است. یک مجموعه شعر نو هم با مضمون جنگ دارم، این شعرها از نگاه رزمندگانی که در جنگ حضور داشتند، سروده شده است. من کاملاً مشاهده کردم که رزمندگان جوان هرکدام نگاه متفاوتی به جنگ داشتند. بعضیها حتی عاشق بودند اما از خانواده، همسر یا نامزدشان دور شدند تا در این جنگ نابرابر حاضر شوند. اشعار من از نگاه این رزمندههای غیور نوشته شده است و من با توجه به خاطراتی که از دوران جنگ در ذهن داشتم این اشعار را سرودم.
از فعالیتهایتان در حوزهی موسیقی و گروه جهله بفرمایید.
در حیطه موسیقی فعالیتهای زیادی داشتم و کارهایی برای مرکز خلیج فارس و چند کار موسیقی برای فیلمهای مرحوم کورش گرمساری ساختم. تعداد زیادی ترانه دارم که چند مورد از آنها خوانندههای بومی همچون ناصر عبداللهی خواندهاند. ما گروه موسیقی به نام جَهله داشتیم که اولین حامی گروه ناصر عبداللهی بود، این گروه در جشنوارههای مختلفی شرکت کرد که اولین جشنواره در سال ۷۴ در استان هرمزگان برگزار شد که جایزهی ویژه را از آن خود کردیم. جشنوارههای برونمرزی نیز با گروه جهله شرکت کردیم و به کشورهای سوئد و آلمان رفتیم که در آنجا اجراهای دهروزه داشتیم و با استقبال بسیاری مواجه شدیم.
شما به عرصهی ساخت فیلمهای مستند نیز ورود کردهاید درست است؟
در زمینه فیلمسازی سه مستند دارم که دو مورد از آنها در رابطه با کودک هستند؛ با نامهای بچههای شرقی و دختران شرقی که به جشنوارههای مختلف راه پیدا کردند و جایزه گرفتند.
شاید برای بسیاری سؤال باشد که شما بهعنوان هنرمندی مستقل درآمدتان را چگونه تأمین میکنید؟
بین شاخه مختلف هنری رشتهای که مقداری برای من درآمدی داشته، موسیقی و گاهی نقاشی بوده که آن هم واقعاً ناچیز است. مثلاً با حمایت و معرفی برخی دوستان توانستم یک سری از تابلوهای نقاشیام را بفروشم و در زمینه موسیقی نیز بهصورت خصوصی آموزش میدهم و هنرجوهایی دارم که با آنها موسیقی کار میکنم. مدتی هم به دانشجویان ایرانی خارج از کشور برای تحقیقات راجع به هنرهای بومی کمک میکردم و راهنمایشان بودم.
توصیه شما به جوانان علاقهمند به هنر چیست؟
به هنردوستان جوان توصیه میکنم در هر زمینهای که کار میکنند، خلاق باشند و اصولی و علمی حرفهشان را یاد بگیرند. هنر دنیایی است که وقتی در مسیر درستش قرار بگیرید خودش راه را به شما نشان میدهد. خلاقیت برای هنرمند بسیار مهم است. هنرمند بودن کارَ دشواری است و من هنوز در حال یادگیری هستم.
جایگاه امروز هنر هرمزگان را چگونه میبینید؟
جایگاه هنر و هنرمندان هرمزگانی اصلاً مناسب نیست. بسیاری از هنرمندان موسیقی ما به خاطر مشکلات اقتصادی هنر را کنار میگذارند و سازهای خود را میفروشند و کاملاً هنر را به فراموشی میسپرند. هر روز اطلاعیه برای فروش سازهای دوستان میبینیم چراکه حمایت صورت نمیگیرد. ذوق هنری در مسئولان نیست و هنرمند هم درنهایت دلسرد میشود. از طرف صندوق هنرمندان یک سری کمکهایی صورت گرفت که متأسفانه همه هنرمندان ما این کمک را دریافت نکردند.
در این وضعیت آینده هنر هرمزگان را چگونه ارزیابی میکنید؟
با این اوضاع آیندهی سختی میبینم اما هنوز امیدواریم. نگاهم به زندگی مثبت است اما سختیهای بسیاری جلوی راه هنرمندان وجود دارند. من بهشخصه چند دعوتنامه از کشورهای خارجی مثل سوئد و آلمان داشتهام اما قلبا دوست دارم همینجا بمانم و هنرم را در کشور و شهر خودم گسترش دهم.
در پایان اگر صحبت ناگفتهای باقی مانده است در خدمت شما هستیم.
متأسفانه این روزها از هنرمندان حمایتی صورت نمیگیرد. امیدواریم در آینده مدیران دلسوزی داشته باشیم و انجمنهای هنری فعال شوند چراکه ما هنرمندان زیادی در استان داریم که نیاز به حمایت دارند. من بهعنوان یکی از اعضای انجمن موسیقی حمایتهایی دریافت کردم هرچند کم بوده است اما برخی هنرمندان ما از همین حمایتها هم بینصیب بودهاند. در این وضعیت از سازمانها و مسئولان مربوطه تقاضا میکنیم که هنرمندان را دریابند و حمایت کنند.
- نویسنده : 1007
Friday, 3 May , 2024