در شرایط فعلی اعتیاد در شهر و روستاهای بندرلنگه به کودک، دختر، پسر و حتی زنان و مردان 70 و 80 ساله رسیده است.

به گزارش دلفین، مبارزه با اعتیاد در بندرلنگه به طرحی قاطع و ضربتی نیازمند است، هر چند روز خبر کشف مواد مخدر از سوی نیروی انتظامی و دریابانی مخابره می‌شود اما برخورد قهری به‌تنهایی چاره‌ی موضوع نخواهد بود.
شهر و روستا و زن و مرد
در شرایط فعلی اعتیاد در شهر و روستاهای بندرلنگه به کودک، دختر، پسر و حتی زنان و مردان ۷۰ و ۸۰ ساله رسیده است. در چنین وضعیتی باید جلوی یورش نگران‌کننده را نخست از دروازه‌ها گرفت، بعد قانون را در مورد عامل‌ها و پادوهای توزیع اجرا کرد و سپس معتادان را باظرافت و در فرآیند ترمیم اجتماعی و فردی به سمت ترک مواد مخدر سوق داد.
برای رسیدن به این هدف برنامه‌ی اصولی و عملی نیاز است، امکانات، سرمایه، کار و بسته‌های فرهنگی-هنری می‌خواهد تا در این شرایط سیلاب مرگ‌بار مواد شوم مخدر تا حدی فروکش کند و دیگر جوانان این مرزوبوم‌ به گرداب آن نیافتند.
از هم پاشیدن آشیان زوج‌های جوان
افرادی که در جامعه رفت‌وآمد دارند، معتقدند که این روزها اعتیاد در ابعاد وسیع‌تری نسبت به گذشته در بندرلنگه، بندرکنگ و سایر روستاها و بخش‌ها ریشه دوانده و مردم این بندر هر روز باید شاهد از هم پاشیدن کانون‌های خانوادگی، به‌ویژه آشیان زوج‌های جوان باشند.
توزیع حشیش در مدارس
طبق تحقیقات خبرنگار دلفین اکنون حشیش به مدارس شهر هم کشیده شده است اما مطمئناً نوشتن از چنین مسئله‌ای نهایتاً به حذف صورت‌مسئله ختم خواهد شد؛ با این حال مسئولان باید به سراغ علت بروند چراکه رویکردی جز این، ثمره‌ای نخواهد شد.
معتادم، با دو فرزند و بیکار
محمود یکی از گرفتاران به بلای اعتیاد سفره‌ی دلش را برای خبرنگار دلفین باز کرد و گفت: متأهلم، دو فرزند دارم و بیکار و تاکنون چند بار کشیدن مواد را ترک کرده‌ام اما هر بار شکست خورده‌ام، با این حال این بار با همه وجودم سعی دارم که به دنیای عادی بازگردم.
وی از دلایل گرایش به مواد مخدر گفت و افزود: اگر امروز از اکثر معتادان سؤال شود که چرا گرفتار اعتیاد شدید، موضوع تکراری رفیق ناباب و هوس را به میان می‌آورند.
وی ادامه داد: به‌شخصه در ابتدا فکر می‌کردم دنیای اعتیاد، دنیای قشنگی است اما به‌مرورزمان مصرفم به هروئین تغییر کرد و به روز سیاه افتادم و امروز نه‌تنها دیگر لذتی در کار نیست که زندگی یکنواخت پدرم را درآورده است.
وی درحالی‌که به‌شدت متأثر و گریان بود، بیان کرد: وقتی به خودم و گذشته‌ام فکر می‌کنم که همه‌چیزم را به پای اعتیاد ریختم، دنیا بر سرم آوار می‌شود، ارثیه‌ام را از دست دادم و امروز به خاک سیاه نشسته‌ام.
در این شهر هیچ سرگرمی وجود ندارد
این بیمار مبتلا به اعتیاد افزود: در این ‌شهر هیچ‌‌ تفریحی وجود ندارد، نه پارک درست‌وحسابی داریم و نه اشتغالی که حداقل خودمان را با کار سرگرم کنیم.
مراکز بازپروری لنگه
از وی در رابطه با مراکز بازپروری لنگه پرسیدیم که گفت: در بندرلنگه مرکز بازپروری وجود دارد اما این مراکز با کمبود امکانات دست‌وپنجه نرم می‌کنند چون هزینه نگهداری معتادان بالا و رسیدگی‌ها کم است.
هشت ماه بعد از سربازی
رضا یکی دیگر از دوستان محمود که او هم گرفتار اعتیاد است به خبرنگار دلفین گفت: هشت ماه است که خدمت سربازی را تمام کرده‌ام، اما هرچه به این در و آن در زدم که‌ کار مناسبی پیدا کنم ‌متاسفانه موفق نشدم، بیکاری و نگاه‌های خانواده مرا دچار فشار روحی کرد تا جایی که به سمت اعتیاد رفتم.
از رضا می‌پرسیم که با این سن کم چرا خودش را تباه کرده است و وی با تأسف پاسخ می‌دهد: من که سن کمی ندارم امروز پسران نوجوان و حتی دختران هم روی به مواد مخدر از جمله حشیش آورده‌اند، دانش آموزان و نوجوانان در بندرلنگه معتاد به انواع و اقسام مواد هستند.
سخن پایانی
در چنین شرایطی که مسئله‌ی ازدیاد نسل در مرکز توجه قرار گرفته است بهتر است مسئولان شهرستان حفاظت از منابع انسانی موجود را مدنظر قرار دهند و نگذارند تا همین سرمایه‌ها نیز از نقش مولد خود خارج شوند و کانون‌های خانوادگی گرمای خود را بیش‌ازپیش از دست بدهد.

گزارش اختصاصی:عبدالحسین اسدپور

این مطلب در نشریه دلفین منتشر شده است

  • نویسنده : 1007